سرگذشت ساکنان اولیه ایران، عیلامی ها

حمیده احمدیان راد

عیلامی ها مهم ترین قومی بودند که وقتی آریایی ها وارد ایران شدند، در ایران زندگی می کردند. عیلامی ها مجموعه اقوامی بودند که از 3500 پیش از میلاد تا هزاره نخست پیش از میلاد (تمدن عیلام در 645 پیش از میلاد منقرض شد)، در بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی ایران زندگی و حکومت می کردند.

بر اساس تقسیمات جغرافیایی امروز، ایلام باستان شامل سرزمین‌های خوزستان، فارس، ایلام و بخش‌هایی از استان‌های بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان و کوه های بختیاری می شده است. اما سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بوده است. مهم ترین شهرهای عیلام هم شوش، ماداکتو در کنار کرخه و خایدالو در محل خرم آباد امروزی و نیز اهواز بوده است. عیلامی ها به مملکتشان «آنزان سوسونکامی» می گفتند. کلمه عیلام هم خودش به معنی کوهستان است.

 

⇐ نژاد، خط و مذهب عیلامی ها چه بوده؟

نژاد عیلامی ها به طور دقیق مشخص نیست. تحقیقات انجام شده روی اسکلت های عیلامی نشان دهنده نزدیکی نژاد آنها به سومریان و دراویدیان (در پاکستان کنونی) بوده . برخی احتمال می دهند که عیلامی ها در حدود 3500 سال پیش از میلاد از ناحیه جنوبی دره سند و از راه دریا به سرزمین عیلام آمده باشند.

عده ای از دانشمندان عقیده داشتند که زبان آنها با زبان دراویدیان همریشه بوده اما گروهی می گویند زبان عیلامی ها با سومریان و دراویدیان فرق داشته. قدیمی ترین زبان عیلامی ها «انزان» نام داشت و یک دانشمند مشهور عقیده دارد که انزانی به زبان های اورال و آلتایی نزدیک بوده است. این زبان شاخه ای از زبان های شاخه نژاد زرد مانند مغول ها و تاتارها است.

عیلامی های بدوی، چیزهای زیادی از تمدن سومر یاد گرفتند که از جمله آنها خط بود. خط عیلامی ها خط میخی بود. یعنی علامت های آن به شکل میخ بود. اما با این که عیلامی ها خط میخی را از سومری ها یاد گرفتند ولی خطشان با آنها فرق داشت. از نظر مذهبی دنیای عیلامی ها پر از ارواح بوده است.

آنها خدای بزرگی هم داشتند که آن را «سوشیناک» می نامیدند. ولی این خدا به پادشاهان و کاهنان اختصاص داشته. عیلامی ها بعد از این خدا به شش الهه معتقد بودند و سپس به گروهی از ارواح عقیده داشتند. آنها مجسمه خدایان را می ساختند. بنابراین مذهبشان شرک و بت پرستی بوده است.

 

⇐ ساختار اجتماعی عیلام

به نظر می رسد که در جامعه عیلام زنان موقعیت بسیار مهمی داشته اند. عیلامی ها سیستم مادرشاهی داشتند و حکومت از طریق مادر منتقل می شده. یعنی انتقال نسب پادشاه از طریق مادر انجام می شده. به زنان ارث می رسیده و زنان صاحب اختیار دارایی خود بوده اند و تجارت را رهبری می کرده اند. سیستم مادرشاهی تا دوران عیلام جدید (حدود 750 سال پیش از میلاد) ادامه داشت و پس از آن سیستم پدرشاهی همسایگان به عیلام وارد شد.

 

⇐ عهد قدیم، میانه و جدید تمدن عیلام

تاریخ عیلام به دوره های تمدن قدیم، میانه و جدید تقسیم شده است. دوره قدیم از زمان های بسیار قدیم تا 2225 بوده است. در این دوران آنها با همسایگانشان یعنی آکد و سومر کشمکش داشتند. آنها از نظر تمدن از این همسایه ها  پایین تر بودند. ایلامی ها با تجارت میانه ای نداشتند و به همسایگان حملات وحشیانه ای کردند. با حمله قومی به نام کاسیت ها دوران عیلام قدیم تمام شد و عیلام در 1600 پیش از میلاد ضمیمه امپراتوری کاسیت ها شد.

پس از چهار قرن مجدداً تمدن عیلام که به نام تمدن عیلام میانه شناخته می شود برپا شد. در این دوران شهرهای بزرگی مانند اوان (Awan)، انشان (Anshan)، سیمش (Simash) و شهر شوش که پایتخت عیلام بود، ساخته شد. همچنین عیلامی ها زیگورات بزرگ چغازنبیل که معبد مشهوری است و هنوز پابرجا است، را بنا نهادند.

این دوران، دوران کشمکش با بابلی ها بود و سرانجام هم عیلام در 1120 پیش از میلاد تحت تسلط بابلی ها قرار گرفت و این تسلط 300 سال ادامه یافت.

در سال 750 پیش از میلاد ، عیلامی ها بار دیگر قدرت گرفتند و شوش پایتخت قدیمی خودشان را از بابلی ها پس گرفتند و دوره عیلام جدید شروع شد. عیلام جدید به سرعت به کشوری نیرومند تبدیل شد و شروع به لشکرکشی به بابل و آشور کرد. اما نتوانست مقابل آشوری ها مقاومت کند.

آشوری ها در سال 645 پیش از میلاد در زمان آشور بانیپال، پادشاه نیرومندشان، به عیلام هجوم آوردند و شوش را با خاک یکسان کردند. به این ترتیب تمدن عیلام به پایان رسید و عیلام به کشورهای کوچک تر تقسیم شد و سپس به وسیله آریایی هایی که وارد منطقه شدند به طور کامل نابود شد.

به هر صورت عیلامی ها مهم ترین مردمانی بودند که پیش از ورود آریایی ها به ایران در کشور کنونی ایران زندگی می کردند. آنها به صورت ملوک الطوایفی زندگی می کردند و مردمی کوه نشین بودند. آنها قدرتشان را مقابل قدرت های قوی آن زمان یعنی سومر، آکد، بابل و آشور حفظ کردند و گاهی حتی توانستند آنها را شکست دهند و سرانجام هم آنچه بیشتر باعث انقراض آنها در هنگام حمله آشوری ها شد، جنگ های داخلی خودشان بود.

 

منابع: تاریخ ایران نوشته حسن پیرنیا