روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...
روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد...
هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم...
ماه بعد شانسی به دلم نشستی
و
حالا سالهاست یواشکی دوست دارم
دل تنگتم
روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...
روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد...
هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم...
ماه بعد شانسی به دلم نشستی
و
حالا سالهاست یواشکی دوست دارم
دل تنگتم
عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت
بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد
بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد
بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد
دل تنگتم
عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است
هرچه عاشق زارتر معشوق از او بیزارتر . . .
دل تنگتم
من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق
آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . .
دل تنگتم
يک لحظه نشد خيالم آزاد از تو
يک روز نگشت خاطرم شاد از تو
داني که ز عشق تو چه شد حاصل من
يک جان و هزار گونه فرياد از تو
دل تنگتم
عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بي روي تو درهاي جهانم بسته است
از دست تو خواهم که برآرم فرياد
در پيش نگاه تو زبانم بسته است
دل تنگتم
گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده ی عاشقی بودم که میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله ی بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کنان نغمه سر دهم که من شیدای تو و عاشقانه دوستت دارم .
دل تنگتم
چو عاشق می شدم ، گفتم : ربودم گوهر مقصود ، ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد .
دل تنگتم
چشم بر هم ننهاده گردش دوران گذشت
بهر یک کَس سخت و بهر دیگری آسان گذشت
روزگاری خواهد آمد با خودت نجوا کنی
یاد باد آن روزگارانی که با یاران گذشت . . .
دل تنگتم
با همه چشم انتظاری ، با پیامت دل خوشم
ای قرار بیقراری ساحل آرامشم
گاه گاهی پر بزن در خلوت تنهاییم
تا ببینی در فراقت من چه رنجی میکشم . . .
دلتنگتم