‌هرکه جز من بود از دیدارمان مأیوس بود
همتم را رود اگر می‌داشت اقیانوس بود


رد شدی از بین ما دیوانگان و مدتی‌‌ست
بحثمان این است: آهو بود یا طاووس بود؟


خواب دیدم دستهایم خالی از گیسوی توست
خوب شد با عطر مویت پا شدم، کابوس بود


عطر گیسوی رهایی آمد و آزاد کرد
پادشاهی را که در زندان خود محبوس بود


هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق...
خاطرات بی‌شماری پشت این افسوس بود


سجاد_سامانی