صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 13

موضوع: مرگ كه هميشه اتفاقی نيست

  1. Top | #1
    ! Zendegi

    مرگ كه هميشه اتفاقی نيست

    هميشه كه با يك تصادف يا سكته در خواب رخ نمی‌دهد. هميشه كه با هُل دادن يا خوردن آجر توی سر يك نفر اتفاق نمی‌افتد. ما هر روز می‌ميريم، توی اتوبوس، وقتي هُلمان می‌دهند، محل كار، وقتی به كارمان توهين می‌كنند، وقتی شارژ موبايل‌مان تمام می‌شود و مجبوريم به زندگی در موزيك پايان دهيم و به زندگی بين حرف‌های مردم ادامه. ما می‌ميريم با يك تكه كلام خاطره‌انگيز، با صدای گوينده‌ی راديو كه هر صبح به جای پيامی روی گوشی‌مان به ما صبح بخير می‌گويد.

    مرگ كه فقط جدا شدن روح از بدن نيست. وقتی روحت را به كسی هديه می‌دهی با رفتنش فقط جسمت را جا به جا می‌كنی، جسمت را توی تاكسی می‌نشانی، به محل كار می‌رسانی، به خانه برش می‌گردانی، حمامش می‌دهی و شب می‌خوابانی‌اش.

    مرگ كه هميشه اتفاقی نيست! همين كه صبح بيدار می‌شوی و جسمت امروز سر كار نمی‌رود، چهار زانو روی تخت خوابت می‌نشينی و به گوشه‌ی بالشتی كه مدت‌هاست گريه‌هايت را تحمل می‌كند نگاه می‌كنی، فكر می‌كنی كه امروز جمعه است و نكند، آن كسی كه روحم پيش اوست، مثل سال‌ها پيش من در، غروب جمعه بميرد...

  2. 5 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    !!!SHAHIN!!! (06-13-2019),,,, (07-15-2019),Anoosh (06-14-2019),mohsen32 (06-13-2019),R@iny (07-15-2019)

  3. Top | #2
    ! Zendegi
    نه جانم
    چنین نیست که اگر تو بروی جهان تیره و تار شود...!
    بعد از رفتنت نه دلم برایت تنگ خواهد شد
    نه در خیالم با تو حرف میزنم
    نه دیوانه خواهم شد
    و نه یادت میکنم
    بعد از رفتنت هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
    فقط در گوشه ای ، بی صدا ، کمی میمیرم
    همین...
    #امیرحسین_سرمنگانی

  4. 3 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    ,,, (07-16-2019),Anoosh (06-20-2019),Banoo-Asal (06-18-2019)

  5. Top | #3
    ! Zendegi
    مرگ من سفری نیست
    هجرتی است
    از سرزمینی که دوست نمی داشتم
    به خاطر نامردمانش !

    خود آیا از چه هنگام این چنین
    آئین مردمی از دست بنهاده اید ؟
    پر ِ پرواز ندارم
    اما
    دلی دارم و حسرت ِ درناها
    و به هنگامی که مرغان مهاجر در دریاچه ی ماهتاب
    پارو می کشند
    خوشا رها کردن و رفتن !

    خوابی دیگر
    به مردابی دیگر !
    خوشا ماندابی دیگر
    به ساحلی دیگر
    به دریایی دیگر !
    خوشا پر کشیدن ، خوشا رهایی !
    آه ، این پرنده
    در این قفس تنگ
    نمی خواند ...

    #شاملو

  6. 3 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    ,,, (07-16-2019),Anoosh (06-20-2019),mohsen32 (06-19-2019)

  7. Top | #4
    ! Zendegi
    من
    در آستانه ی چند سالگی ام ؟
    با احتساب روزها
    صد سال خسته
    با احتساب شب ها
    هزار سال منتظر ...

    با احتساب عشق
    چند سال است
    مرده ام !!!

    #علیرضا_شایگان

  8. 4 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    !!!SHAHIN!!! (06-20-2019),,,, (07-16-2019),Anoosh (06-20-2019),Banoo-Asal (06-21-2019)

  9. Top | #5
    ! Zendegi
    اگر کسی را دوست داری،
    هوایش را داشته باش
    اما اگر برای پر کردن تنهایی خود،
    او را میخواهی!
    هوایی اش نکن ..!
    شاید دیگر
    به هیچ هوایی غیر تو عادت نکند ...

  10. 5 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    ,,, (07-16-2019),Anoosh (06-28-2019),Banoo-Asal (06-28-2019),mohsen32 (06-28-2019),R@iny (07-15-2019)

  11. Top | #6
    ! Zendegi
    با سادگی تمام بیصدا شکستیم...
    چه زخمهایی که از عزیزان خوردیم...
    اشکها را پشت لبخندی مخفی میکنیم...
    که خیلی درد میکند
    و هیچکس نمیفهمد...
    ما را درد همین نفهمیدن میکُشد
    نه زخم‌ها...

    ◾️احمد شاملو

  12. 3 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    *Arezoo* (07-15-2019),,,, (07-16-2019),R@iny (07-15-2019)

  13. Top | #7
    ! Zendegi
    قسمت نشد که لحظه غمگین رفتنت
    با اشک ها مسیر تو را شستشو کنم
    بوسیدنت که هیچ
    بغل کردنت که هیچ
    حتی نشد تو را
    یک دل سیر بو کنم
    از یادها گذشتی و
    در بادها گم شدی
    حالا حضور تو را کجا جستجو کنم
    قسمت نشد
    تو رفتی و من ماندم که باز
    باقیمانده عمر، تو را آرزو کنم...

  14. 2 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    ,,, (07-16-2019),Anoosh (07-16-2019)

  15. Top | #8
    ! Zendegi

    از این چراغ مُردگی
    از این بر آب سوختن
    از این پرنده کشتن وُ
    از این قفس فروختن

    چگونه گریه سر کنم
    که یار غمگسار نیست
    مرا به خانه‌ام ببر
    که شهر، شهرِ یار نیست

    #ایرج_جنتی_عطائی

  16. کاربر مقابل پست ! Zendegi عزیز را پسندیده است:

    Anoosh (07-21-2019)

  17. Top | #9
    ! Zendegi

    اما نیم شبی من خواهم رفت ،ازدنیایی که مال من نیست

    از زمینی که به بیهوده مرا بدان بسته اند

    و تو آنگاه خواهی دانست ..خون سبز من خواهی دانست

    که جای چیزی در وجود تو خالیست

    و تو آنگاه خواهی دانست

    پرنده کوچک قفس خالی و منتظر من

    خواهی دانست

    که تنها مانده ای

    با روح خودت

    و بی کسیت را دردناکتر خواهی چشید زیر دندان غمت

    # شاملو
    ویرایش توسط ! Zendegi : 07-21-2019 در ساعت 05:34 AM

  18. 2 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    Anoosh (07-21-2019),Banoo-Asal (07-21-2019)

  19. Top | #10
    ! Zendegi
    .
    در چشمهای او هزاران درخت قهوه بود
    که بی‌خوابی مرا تعبیر می‌نمود
    باران بود که می‌بارید
    و او بود که سخن می‌گفت
    و من بود که می‌شنود

    او می‌گفت: باید قلب‌های خود را
    عشق بیاموزیم
    و من می‌گفت: عشق غولی است
    که در شیشه نمی‌گنجد

    باران بود که بند آمده بود
    و در بود که بازمانده بود
    و او بود که رفته بود

    #کیومرث_منشی‌_زاده
    .

  20. کاربر مقابل پست ! Zendegi عزیز را پسندیده است:

    Banoo-Asal (07-25-2019)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن