جولیان ترژُر (Julian Treasure) یکی از مشهورترین مُربیان سخن‌وری٬ فنِ بیان و اصول ارتباط‌گیری موثر٬ در جهان است. او در سخنرانی‌ها٬ کلاس‌ها و کتاب‌های خود آموزش می‌دهد که چگونه می‌توان «گوینده» و «شنوده» بهتری بود و فضای گفت‌وگو در جامعه را آسان‌تر٬ لذت‌بخش‌تر و موثرتر کرد.
او در یکی از سخنرانی‌های مشهور خود ۷ «خطای بزرگ» در ارتباط‌گیری و تعامل با دیگران نام می‌برد که هر کدام از آن‌ها به جلب اعتماد٬ جذابیت و تاثیرگذاری گوینده به شدت لطمه میزند و در مخاطبان احساسات منفی و ناخوش‌آیندی نسبت به او ایجاد می‌کند.
توجه به این خطاها و اجتبات از آن‌ها می‌تواند کیفیت تعاملات ما را هم در سطحی روابط شخصی و هم اجتماعی به طور چشم‌گیری ارتقا بخشد و مهارت‌های سخن‌وری و قدرت تاثیرگذاری‌مان را چندین برابر افزایش دهد.
البته شاید بتوانیم با توجه به فرهنگ و آداب اجتماعی خودمان نیز٬ یک یا دو «خطای بزرگ» دیگر به انتهای لیست جولیان ترژر اضافه کنیم:

۱- خطای «غیبت کردن»: غیبت کردن هر چند ممکن است در بعضی موارد «محفل گرم‌ کن» باشد اما در ناخودآگاه مخاطب حس «بی‌اعتمادی» نسبت به گوینده ایجاد می‌کند و از او شخصیتی سطحی٬ خیانت‌کار و غیرقابل اتکا ترسیم می‌کند؛ کسی که در غیاب دیگران از آن‌ها بدگویی می‌کند یا عیب‌هایشان را آشکار می‌سازد٬ به احتمال زیاد نسبت به مخاطبان حاضر نیز اصول امانت‌داری و آبروداری را حفظ نخواهد کرد.

۲- خطای «قضاوت» کردن: کسانی که مدام همراه با «قضاوت‌» سخن‌ می‌گویند٬ همواره در مخاطبان خود این احساس را ایجاد می‌کنند که آن‌ها نیز در معرض قضاوت او قرار دارند. یعنی هم‌زمان که به صحبت‌های او گوش می‌دهند بخشی از حواس و افکارشان مشغول این نگرانی و اضطراب می‌شود که گوینده نسبت به خود آن‌ها چه قضاوتی خواهد کرد.

۳-خطای «منفی‌بافی»: هم‌صحبتی و حتی هم‌نشینی با کسانی که عادت به «منفی‌بافی»‌ دارند بسیار دشوار و فرساینده است. چنین افرادی مدام احساسات ناخوش‌آیند٬ سنگین و تلخ خود را به مخاطب تزریق می‌کنند و بعد از مدتی او را خسته٬ بی‌رمق و عاصی می‌کنند.

۴- خطای «غر زدن»:‌ جولیان ترژُر «غر زدن»‌ را «ورزش ملی»‌ کشورش - انگلستان - می‌خواند. البته اگر مسابقات جهانیِ «غر زدن» وجود داشت٬ قطعا ایرانیان نیز از مدعیان جدی قهرمانی آن بودند. کسانی که عادت به «غر زدن» دارند٬‌ تصویر انسانی «منفعل» و «ضعیف»‌ و «قربانی» از خود ارائه می‌دهند و به اعتبار و اقتدار خود نزد دیگران لطمه می‌زنند.

۵- خطای «مُقصر یابی»:‌ بعضی‌ها عادت دارند که در تمام تحلیل‌ها٬ صحبت‌ها و نظرات‌شان به جای «راه‌حل» به دنبال «مقصر» بگردند. چنین افرادی تصویر انسانی «بی‌مسئولیت» از خود می‌سازند که هدفش «تبرئه» خود و «تنبیه» دیگران است و قابلیت «هم‌فکری» و «هم‌کاری» سازنده ندارد.

۶- خطای «بزرگ‌نمایی»:‌ کسانی هستند که هرگاه می‌خواهند یک اتفاق یا خاطره یا شرایطی را توصیف کنند آنچنان به آن شاخ و برگ می‌بخشند و در تشریح آن شور و هیجان اضافه به خرج می‌دهند که باورش برای مخاطبان دشوار می‌شود. این افراد هر چند قصد «دروغ‌گویی» ندارند اما به تدریج اعتبارشان را نزد دیگران از دست می‌دهند و به عنوان افرادی غیرقابل اعتماد شناخته می‌شوند.

۷- خطای «مطلق‌گرایی»: بسیار مهم است که یک گوینده در صحبت‌ها٬ نظرها و تحلیل‌هایش میان «فکت» (Fact) و «نظر شخصی» به طور مشخص تفکیک قایل شود. کسانی که نظرها و باورهای شخصی خودشان را به عنوان «حقیقت مطلق» بیان می‌کنند٬ شخصیتی «مستبد» و «تحمیل‌گر» از خود نشان می‌دهند و فضای گفت‌وگو را به میدان «جدال» و «جنگ قدرت» تبدیل می‌کنند.
و در آخر٬ شاید بتوان یک «خطای بزرگ» دیگر - که در روابط اجتماعی ما ایرانیان رایج است - را به این لیست اضافه کنیم:

۸- خطای «طعنه٬ کنایه٬ زخم‌زبان٬ متلک»:‌ کسانی که عادت به طعنه و کنایه زدن دارند٬ روابط‌شان را با دیگران از حالت طبیعی به سطح «نیت‌خوانی» و «منظور یابی» تنزل می‌دهند. گاهی تنها یک طعنه یا زخم‌زبان کافی است تا رابطه‌ای را از حالت صداقت و یک‌دلی به لایه‌های تاریک و پیچیدهء نیت‌خوانی و ریاکاری و خشونت‌های پنهانی فرو ببرد و آن را فرساینده و آزاردهنده کند. کسانی که چنین خطایی مرتکب می‌شوند٬ شخصیتی سطحی٬ متظاهر و بدنیت از خود به نمایش می‌گذارند و دیگران را از خود طرد می‌کنند.
«گفتن»‌ و «شنیدن» و ارتباط برقرار کردن٬ هنرهایی هستند که اصول و فنون خاص خود را دارند. آشنا شدن با این فنون٬ فراگیر کردن آن‌ها و توسعه دادن این دانش می‌تواند تفاوت میان یک جامعه متمدن٬ آرام و سالم با جامعه‌ای خشن٬ پُر تنش و استبدادزده باشد.

این مقاله نوشته علی نصری است.