رهگذری از مجنون پرسید:چند سال داری ؟
مجنون:هزار و چهل سال
رهگذر:واقعا که مجنونی،مگر میشود ؟
مجنون:یک لحظه که لیلی بر من نگریست،در حکم هزار سال بود ،چهل سال هم که عمر زیان بار دارم .
رهگذری از مجنون پرسید:چند سال داری ؟
مجنون:هزار و چهل سال
رهگذر:واقعا که مجنونی،مگر میشود ؟
مجنون:یک لحظه که لیلی بر من نگریست،در حکم هزار سال بود ،چهل سال هم که عمر زیان بار دارم .
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
بهترین انسانها
از اعمالشان
شناخته میشوند،
و گرنــــه ....
سخنان خوب
روی دیوارهای
ساکن هم،،،
نوشته میشوند....
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.