اینجا سرزمین جمله هاى وارونه است جایی كه (( گنج )) (( جنگ)) مى شود (( درمان)) (( نامرد)) (( قهقهه)) (( هق هق ))

ولى (( دزد)) همان (( دزد)) است (( درد )) همان (( درد )) است و (( گرگ)) همان (( گرگ)) ارى سرزمین جملات وارونه جایست كه

(( من )) (( نم)) زده است و (( یار )) (( راى)) عوض كرده است ((راه)) گویى (( هار )) شده و (( روز )) به (( زور )) میگذرد

(( اشنا)) را جز در (( انشا )) نمیبنى و چه (( سرد)) است این ((درس)) زندگى اینجاست كه (( مرگ)) برایم (( گرم )) میشود چرا كه (( درد )) همان (( درد )) است.

دلم (( آرامش)) وارونه می خواهد ((شمارا))