نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: عشق ناب

  1. Top | #1
    ! Zendegi

    عشق ناب

    میدانی جان دلم.. خیلی ها میگویند :
    عشق شهریار حسابی ناب بود
    میگویند ای کاش کسی
    شبیه شهریار ما را میخواست
    ولی من ترجیح میدهم.. عشقمان شبیه شاملو باشد.. تو بخواهی،من هم بخواهم
    شهریار یک عمر،
    تنها و یک تنه خواست
    من این عشق را نمیخواهم
    اما به تو قول میدهم
    تو احمد باشی.. بیدرنگ،
    یک عمر آیدا خواهم شد ...



  2. 2 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    HesamUNT (01-30-2020),mohsen32 (10-04-2019)

  3. Top | #2
    ! Zendegi
    آیدای عزیز من
    هرچه بیشتر می‌بینمت
    احتیاجم به دیدنت بیشتر میشود
    دیروز چند لحظه‌ی کوتاه
    بیشتر ندیدمت
    تمام شب تنها و بی‌هدف
    در خیابان‌های تاریک و خلوت این اطراف
    راه رفتم
    و به تو فکر کردم...

    احمد_شاملو

  4. کاربر مقابل پست ! Zendegi عزیز را پسندیده است:

    HesamUNT (01-30-2020)

  5. Top | #3
    ! Zendegi
    تمامِ شهر را هم که قدم بزنم
    باز به بازوهایت محتاجم
    به یک بغلت که درد را به فراموشی بسپارد
    خیلی میخواهمت ...
    آن قدر که لب خشکیده آب را
    خیلی میخواهمت ...
    آن قدر که پرنده پرواز را
    هر صبح با سلامِ تو آغاز میشود
    و چه شیرین است بوسیدنِ چالِ گونه هایت
    و این قشنگترین بهانه برای سلامِ هر صبحِ من است
    و من هر روز تو را
    در درونِ لیوانِ رویِ میزِ صبحانه به هم میزنم
    و سر میکشم همه ی دوستَت دارم هایمان را
    همیشه باش و بمان
    که تنها تو آرامِ جانِ منی

    علیرضا_بهجتی

  6. 2 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    HesamUNT (01-30-2020),mohsen32 (11-05-2019)

  7. Top | #4
    ! Zendegi
    بی‌آنكه بوی‌ تو را بشنوم
    ريشه‌های‌ سياهم
    در تاريكی‌ بيدار می‌شوند
    فرياد می‌زنند: بهار، بهار،
    شاخه‌های‌ درختم
    من به آمدنت معتادم...

    شمس_لنگرودى

  8. 2 کاربر پست ! Zendegi عزیز را پسندیده اند .

    HesamUNT (01-30-2020),mohsen32 (01-30-2020)

  9. Top | #5
    ! Zendegi
    عشق
    لرزش انگشتان است
    و لب‌های فروبسته ی غرق سوال!
    تو را در خلال اندوهم
    دوست می‌دارم
    ای رخساره‌ی دست نیافتنی
    همچون خداوند ...


    نزار_قبانی


  10. Top | #6
    ! Zendegi
    همه عمر را عاشق بوده‌ام.
    تو خود این را بهتر می‌دانی.
    اما هرگز عشقی چنین پرشور نداشته‌ام.
    عشقی که تنها هنر من، هنر کلام، در برابر آن بی‌رنگ می‌شود.


    احمد_شاملو
    "نامه‌ی احمد_شاملو به آیدا"

  11. Top | #7
    ! Zendegi
    تو برایِ من چیزی هستی شبیه دریا
    بر من چیره می‌شوی
    مجذوبم می‌کنی
    شیفته‌ام می‌کنی
    حتی در عین حال
    ترس در دلم می‌نشانی
    از بی‌حدی‌ات واهمه دارم . . .


    فرانتس_کافکا


  12. Top | #8
    ! Zendegi
    دور نبـاش
    در این دنیـایِ کوچک!
    نزدیک‌تـر باش اَز روح به جـان
    نزدیک‌تـر باش اَز جـان به تن
    نزدیک‌تـر باش اَز تن به مـن ،
    تو ، خودِ من باش...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن