پیکار حسود با من امروزی نیستخفاش بود دشمن دیرینه ی صبح
دیوانه را توان به محبت نمود رام
مارا محبت است که دیوانه میکند.
مبادا ای طبیب بهر علاج درد من کوشی
که من درسایه ی این ناخوشی حال خوشی دارم.
پیکار حسود با من امروزی نیستخفاش بود دشمن دیرینه ی صبح
دیوانه را توان به محبت نمود رام
مارا محبت است که دیوانه میکند.
مبادا ای طبیب بهر علاج درد من کوشی
که من درسایه ی این ناخوشی حال خوشی دارم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد قطعا میمیرد؛
ﭼﻪ در درﯾﺎ
ﭼﻪ در رؤﯾﺎ
چه در دروغ
ﭼﻪ در ﮔﻨﺎﻩ
چه در خوشی
چه در قدرت
چه در جهل
چه در انکار
چه در حسد
چه در بخل
چه در کینه
چه در انتقام
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.