دیروز...
امروز و ....
فردا....
فردادهاااا.....
دیروز...
امروز و ....
فردا....
فردادهاااا.....
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه
کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
میپرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران
پر مرغان نگاهم را شست
خواب رویای فراموشیهاست
خواب را دریابم
که در آن دولت خاموشیهاست
من شکوفایی گل های امیدم را در رویا ها میبینم
و ندایی که به من میگوید
گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن میبیندمهر در صبحدمان داس بدست
خرمن خواب مرا میچیند
آسمانها آبی
پر مرغان صداقت آبیست
دیده در آینه صبح تو را میبیند
از گریبان تو صبح صادق
می گشاید پر و بال
تو گل سرخ منی
تو گل یاس منی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه
از آن پاک تری
تو بهاری
نه بهاران از توست
از تو میگیرد وام
هر بهار این همه زیبایی را
هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ بهارانم تو
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
R@iny (10-30-2019)
تو آن سیب سرخ خدا داده ای
تو یک اتّفاقی که افتاده ای.
منم عاشق عطر سیب دلت
و چشمان ِ شعر ِ “پریزاده ای”.
تو سرمستی ِقلب انگورها
تو “شیراز ِ” لبریز ِاز باده ای .
تو شور غزل های “حافظ ” ، ببین!
که در قلّه ی عشق اِستاده ای.
تو یک انتخابی که تا قرن ها
در آغاز و پایان هر جاده ای .
تو حوّای ِآدم … تو یک معجزه
تو آن سیب سرخ خداداده ای.
ویرایش توسط !!yalda!! : 10-30-2019 در ساعت 03:09 PM
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
R@iny (10-30-2019)
تو آن سیب سرخ خدا داده ای
تو یک اتّفاقی که افتاده ای.
منم عاشق عطر سیب دلت
و چشمان ِ شعر ِ “پریزاده ای”.
تو سرمستی ِقلب انگورها
تو “شیراز ِ” لبریز ِاز باده ای .
تو شور غزل های “حافظ ” ، ببین!
که در قلّه ی عشق اِستاده ای.
تو یک انتخابی که تا قرن ها
در آغاز و پایان هر جاده ای .
تو حوّای ِآدم … تو یک معجزه
تو آن سیب سرخ خداداده ای.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.