دیر آمدهای مرو شتابان ای رفتن تو چو رفتن جان..
دیر آمدهای مرو شتابان ای رفتن تو چو رفتن جان..
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
مُرَوَّح کُن دل و جان را
دلِ تَنگِ پَریشان را
گُلِستان ساز زندان را
بَرین اَرواحِ زندانی
تو مرا جان و جهانی
چه کنم جان و جهان را
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.