انسان، برخلاف معنی اصطلاحی آن در علم، که بر هر بی‌شاخ و دمی که پیشانی و کف دست‌اش مو نداشته باشدو راست راست راه برود اطلاق می‌گردد، به بشری گفته می‌شودکه “آگاهی” در او “اراده‌ای” پدید آورده است، که به وی “آزادی” می‌بخشد،و آزادی یعنی امکان سرپیچی از جبر حاکم و گریز از زنجیر علیت،که جهان را و جان را می‌آفریند، و به حرکت در می‌آورد،و به نظم می‌کشد، و اراده می‌کند