تو خودت تاب ترین شعر دل انگیز منی
چه نویسم که زشرمش قلمم خم نشود
چه سرایم که شود لایق وصفت ای گل
وصف رویت به دو شعر فراهم نشود
دردهایی که این سیته تلمبار شده
جز به یک گوشه ی چشم تو مرهم نشود
این دلی را که شده سرکش و جولان دارد
تا تو فرمان ندهی عاقل و ادم نشود