این سانروف باعث جلوگیری از استفاده از پنل سقفی فیبر کربنی می‌شد. در نتیجه، نه‌تنها وزن خودرو اضافه‌تر شده بود، بلکه ارتفاع اثر این وزن و مرکز ثقل نیز بالاتر رفته بود. بنابراین هر راننده M3 در پیست سعی می‌کرد که کلاه ایمنی خود را درآورد و لباس بالاتنه کمتر بپوشد تا به این وسیله ارتفاع نقطه گرانش را کاهش دهد.



از این دیدگاه، یک فرزند ناخواسته از خانواده M3/M4 محسوب می‌شود. کانورتیبل‌ها معمولاً نسبت به کوپه‌هایی که بر اساس آنها ساخته می‌شوند، وزن بیشتری دارند، ولی افزایش وزن بیش از ۱۴ درصدی چندان طبیعی نیست. ولی هنوز هم این کانورتیبل ۱۸۳۳ کیلوگرمی شبیه به یک M4 کوپه روباز به نظر می‌رسد. ۲۲۰ کیلوگرم اضافه‌وزن بیشتر برای ساخت یک نسخه کانورتیبل از شورولت تاهو انتظار می‌رود. اگر تعجب کرده‌اید که چرا یک «سابربن» را مثال نزدیم، باید گفت که در این صورت تمام نسبت ابعاد بایستی تغییر می‌کرد. در هر حال، یک نکته مثبت در افزایش وزن M4 کانورتیبل وجود دارد و آن توزیع بهینه وزن اضافی است. در حالی که مدل کوپه ۵۲ درصد از وزن خود را بر روی چرخ‌های جلو دارد، در مدل کانورتیبل به لطف مکانیسم پیچیده توزیع متناسب وزن، ۵۲ درصد آن بر روی تایرهای میشلن در عقب حرکت می‌کند





با وجود اضافه وزن ۲۲۰ کیلوگرمی، چیزی از هیجان موتور ۴۲۵ اسب‌بخاری با شش سیلندر در یک ردیف کاسته نشده است. شتاب این موتور به گونه‌ای است که یک منحنی گشتاور پله‌ای دارد و با داشتن یک روند افقی تا دور موتور ۱۸۵۰، در این نقطه یک چرخش ۹۰ درجه‌ای داشته و به ۵۵۰/۴ نیوتن‌متر جهش می‌کند و همین گشتاور را تا رسیدن به خط قرمز حفظ می‌کند. عملکرد شتاب‌گیری مدل کانورتیبل، کاملاً مشابه مدل کوپه با گیربکس دستی است و در ۴/۱ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت می‌رسد. این دو مدل در تست یک‌چهارم مایل نیز همانند یکدیگر عمل می‌کنند و در ۱۲/۴ ثانیه به انتهای مسیر می‌رسند؛ امّا سرعت نهایی کانورتیبل به اندازه ۶/۴ کیلومتر بر ساعت کمتر است. بنابراین باید به رانندگان مسابقات درگ توصیه کرد که همچنان مدل هارد تاپ خود را حفظ کنند.



در همین حال، پایین‌آوردن سقف یکی از بهترین راه‌ها برای گوش دادن به غرّش موتور شش سیلندر دو توربوشارژر از طریق چهار لوله اگزوز آن است. البته در این تست، همانند بسیاری از خودروهای دیگر تست شده، فیوز عملکرد صدای مصنوعی برداشته شده تا آهنگی طبیعی‌تر از اگزوز ب‌ام‌و دراختیار داشته باشیم.







وزن زیاد ممکن است باعث کاهش سرعت کانورتیبل در مسیر مستقیم نشده باشد، ولی هنگام که جاده وارد مسیرهای پر پیچ و خم می‌شود، تأثیر خود را نشان می‌دهد. در تست لغزش در پیچ، چسبندگی جانبی در 0.94 g مشاهده شده و این در حالی است که این مقدار برای مدل کوپه برابر 0.98 بوده است. ولی در هر صورت، مدل کانورتیبل با اینکه چسبندگی کمتری نشان می‌دهد و علاقه زیادی به عوض کردن جهت حرکت خود ندارد، ولی هنوز هم کاراکتر M4 در آن حس می‌شود و در واقع، با توجه به سطح بالای گشتاور موتور دو توربوی شش سیلندر، ابزار کاملی برای انجام دریفت است.






برچسب قیمت M4 کانورتیبل نیز تقریباً به نسبت وزنش افزایش داشته است. این مدل با شروع قیمتی برابر ۷۳ هزار و ۴۹۵ دلار، هزینه شما را برای داشتن یک کانورتیبل به جای کوپه به اندازه ۸۳۰۰ دلار افزایش می‌دهد. در همین حال، یک سری آپشن‌های متعادل مانند ترمزهای کربن‌-سرامیکی، سیستم تعلیق انطباقی، چرخ‌های ۱۹ اینچی و یک سری طراحی‌های لوکس، قیمت نمونه تست‌شده در اینجا را به ۹۰۶۷۰ دلار رسانده‌اند. البته یک M4 کانورتیبل با استفاده از تمام آپشن‌ها می‌تواند تا ۱۰۰ هزار دلار قیمت داشته باشد.


مشخصات:
نوع خودرو: موتور جلو، دیفرانسیل عقب، ۴ سرنشین، ۲ در کانورتیبل.
قیمت مدل تست: ۹۰۶۷۰ دلار (قیمت مدل پایه: ۷۳۴۹۵ دلار).
نوع موتور: DOHC با ۲۴ سوپاپ و شش سیلندر در یک ردیف، دو توربوشارژر و خنک‌کننده داخلی،بلوک و رویه آلومینیومی، انژکتور سوخت مستقیم.
گنجایش: ۲۹۷۹ سی‌سی.
قدرت: ۴۲۵ اسب بخار در ۷۳۰۰ دور در دقیقه.
گشتاور: ۵۵۰/۴ نیوتن‌متر در ۱۸۵۰ دور در دقیقه.
گیربکس: ۶ سرعته دستی.



ابعاد:
فاصله محوری: ۲/۸۱۲ متر.
طول ماشین: ۴/۶۸۶ متر.
عرض: ۱/۸۶۹ متر.
ارتفاع: ۱/۳۸۷ متر.
وزن کلی: ۱۸۳۳ کیلوگرم.
تست‌های سرعت:
صفر تا ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت: ۴/۱ ثانیه.
صفر تا ۱۶۰/۹ کیلومتر بر ساعت: ۹/۵ ثانیه.
صفر تا ۲۰۹/۲ کیلومتر بر ساعت: ۱۶/۴ ثانیه.
صفر تا ۲۴۱/۴ کیلومتر بر ساعت: ۲۴/۴ ثانیه.
استارت در حال حرکت بین ۸ تا ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت: ۴/۸ ثانیه.
عبور از یک‌چهارم مایل: ۱۲/۴ ثانیه با سرعت نهایی ۱۸۱/۸۶ کیلومتر بر ساعت.
سرعت نهایی (با محدودیت قانونی، تخمین): ۲۶۲/۳۲ کیلومتر بر ساعت.
مسافت ترمز از سرعت ۱۱۲/۶ کیلومتر بر ساعت: ۴۷/۵۴۹ متر.
چسبندگی در پیچی به قطر ۳۰۰ فوت: 94g.
مصرف سوخت:
تخمین سازمان حفاظت محیط زیست امریکا: ۱۳/۸ لیتر در شهر و ۹/۰۵ لیتر در بزرگراه در هر ۱۰۰ کیلومتر.
مصرف سوخت در تست: ۱۲/۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر.