PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عجبببب..



!!yalda!!
06-14-2016, 12:29 AM
آقایی به خونه زنگ زد و به خانمش گفت: عزیزم از من خواسته شده که به همراه رئیسم و چند نفر دیگه از همکارها برای ماهیگیری به کانادا بریم. ما برای یک هفته می ریم. این یک موقعیت خوبه برای منه که بتونم اون ترفیعی رو که منتظرش بودم بگیرم، پس میتونی لطفا" به اندازه یک هفته برای من لباس بگذاری و چوب و باکس ماهیگیری رو هم آماده کنی.

ما از اداره را می افتیم و از کنار خونه رد میشم که وسایلم رو بگیرم، اه لطفا" اون پیچامه نو ابریشمی آبی رو هم بگذار.

زن فکر کرد که این موضع کمی مشکوک به نظر میرسه اما از اونجا که همسر خوبی بود دقیفأ آنچه که شوهرش خواسته بود انجام داد.

آخر هفته مرد به خونه برگشت کمی خسته ولی سرحال زن بهش خوش آمد گفت و ازش پرسید که آیا ماهی های زیادی صید کرده؟ مرد جواب داد:
بله قزل آلا و دو سه نوع ماهی دیگه، اما چرا پیجامه ابریشمی آبی رو همانطور که بهت گفته بودم نگذاشتی؟ شما حتمأ از جواب خوشتان خواهد آمد: زن جواب داد " گذاشته بودم. توی باکس ماهیگیری بود.http://blogfa.com/images/smileys/07.gif