تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت

[!!yalda!!]

https://setare.com/files/fa/news/1396/4/24/81431_697.jpg

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم...

تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم...

شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه
گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم

با پرتو ماه آیم و چون سایه ی دیوار
گامی ز سر کوی تو رفتن نتوانم

دور از تو، من سوخته در دامن شب ها
چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم

فریاد ز بی مهری ات ای گل که درین باغ
چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم

ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم...

[!!yalda!!]

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531524367952019673.jpg


آن را که در هوای تو یک دم شکیب نیست
با نامه ایش گر بنوازی غریب نیست

امشب خیالت از تو به ما با صفاتر است
چون دست او به گردن و دست رقیب نیست

اشکم همین صفای تو دارد ولی چه سود؟
آینه ی تمام نمای حبیب نیست

فریاد ها که چون نی ام از دست روزگار
صد ناله هست و از لب جانان نصیب نیست

سیلاب کوه و دره و هامون یکی کند
در آستان عشق فراز و نشیب نیست

آن برق را که می گذرد سرخوش از افق
پروای آشیانه ی این عندلیب نیست

[janan]

http://www.persian-star.org/wp-content/uploads/2014/06/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87-%DA%86%D9%88%D8%B1%D8%AA-7.jpg




زندگی
گرمی دل‌های به هم پیوسته‌ست
تا در آن دوست نباشد،
همه درها بسته‌ست…