نمی دانم چرا خیره بر آسمان استازخدای خود چه میپرسد؟نمی دانم که به دنبال چه میگردد واز خدا چه میخواهدتومیدانی به دنبال جه میگردداو به دنبال گمشده ای میگرددکه نمیداند به کدامین قصه سفرکردهاو با خیره شدن به آسمان به دنبال او میگرددوقتی گفتی دوسم داری باورنکردموقتی گفتی میمیرم برای دوتاچشمات باور نکردموقتی گفتی دلمو دادم به دلت باور نکردموقتی گفتی میمیرم برات باور نکردموقتی گفتی عمری،زندگیمی باورنکردموقتی گفتی برات اشک میریزم باور نکردماما وقتی رفتی زود باورکردمدیدی دروغ میگفتی عاشقتم برات میمیرمپس چرا تنهام گذاشتی و رفتیاما خوشحالم که باورت نکردم