این روزها از حوالیِ تو، بوهایی به مشامم می رسدنکند بوی خیانت جایش را به عطر خوشت داده باشد …............................................— خیانت واژه ی تلخی ست، حقیقتی زهرآگین…فرود دشنه، پی در پی، بر پیکره ی دوستت دارمها…هرگز تبرئه ای نیست…آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …..........................—برای خیانت، هزار راه هستاما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست!...............................ترکت میکنم، تا هر سه راحت شویم ….........................من، تو و رقیبم.......................من از قید تو، او از قید من و تو از قید خیانت …............................