نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: در بياباني دور

Hybrid View

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    14
    نوشته ها
    32,334
    پسندیده
    5,671
    مورد پسند : 5,394 بار در 4,465 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 43.0.2357.132

    در بياباني دور

    در بیابانی دور که نروید جز خار که نتوفد جز باد که نخیزد جز مرگ که نجنبد نفسی از نفسی خفته در خاک کسی زیر یک سنگ کبود در دل خاک سیاه میدرخشد دو نگاه که بناکامی ازین محنت گاه کرده افسانه هستی کوتاه باز می خندد مهر باز می تابد ماه باز هم قافله سالار وجود سوی صحرای عدم پوید راه با دلی خسته و غمگین -همه سال- دور ازین جوش و خروش میروم جانب آن دشت خموش تا دهم بوسه بر آن سنگ کبود تا کشم چهره بر آن خاک سیاه وندر این راه دراز میچکد بر رخ من اشک نیاز میدود در رگ من زهر ملال منم امروز و همان و راه دراز منم اکنون و همان دشت خموش من و آن زهر ملال من و آن اشک نیاز بینم از دور،در آن خلوت سرد -در دیاری که نجنبد نفسی از نفسی- ایستادست کسی! روح آواره کیست؟ پای آن سنگ کبود که در آن تنگ غروب پر زنان آمده از ابر فرود؟" می تپد سینه ام از وحشت مرگ می رمد روحم از آن سایه دور می شکافد دلم از زهر سکوت! مانده ام خیره براه نه مرا پای گریز نه مرا تاب نگاه! شرمگین میشوم از وحشت بیهوده خویش سرو نازی است که شادابتر از صبح بهار قد برافراشته از سینه دشت سر خوش از باده تنهائی خویش! "شاید این شاهد غمگین غروب چشم در راه من است؟ شاید این بندی صحرای عدم با منش یک سخن است؟" من،در اندیشه که :این سرو بلند وینهمه تازگی و شادابی در بیابانی دور که نروید جز خار که نتوفد جز باد که نخیزد جز مرگ که نجنبد نفسی از نفسی... غرق در ظلمت این راز شگفتم ناگاه: خنده ای میرسد از سنگ بگوش! سایه ای میشور از سرو جدا! در گذرگاه غروب در غم آویز افق لحظه ای چند بهم می نگریم سایه میخندد و میبینم : وای... مادرم میخندد!... "مادر ،ای مادر خوب این چه روحی است عظیم؟ وین چه عشقی است بزرگ؟ که پس از مرگ نگیری آرام؟ تن بیجان تو،در سینه خاک به نهالی که در این غمکده تنها ماندست باز جان میبخشد! قطره خونی که بجا مانده در آن پیکر سرد سرو را تاب و توان می بخشد! شب،هم آغوش سکوت میرسد نرم ز راه من از آن دشت خموش باز رو کرده باین شهر پر از جوش و خروش میروم خوش به سبکبالی باد همه ذرات وجودم آزاد همه ذرات وجودم فریاد

  2. کاربر مقابل پست !!yalda!! عزیز را پسندیده است:

    sama (07-08-2015)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن