نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: غروب غمگین

Hybrid View

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Unknown Firefox 58.0

    غروب غمگین

    من در اندیشه آن فصل بهار، در زمستانی سرد ، با دلی رفته ز دست زیر لب می گویم : کاش می شد به تو گفت : تو تنها نفس شعر منی ، تو تنها امید دل نا امید منی کاش می شد به تو گفت : تو بمان ، دور مشو از بر من ، تو بمان تا نمیرد دل من . حیف میدانم من،تو همان گونه که بود آمدنت در بهاری زیبا ، در غروبی غمگین ، در سکوتی سنگین ، دل مجنون مرا زیر پا می نهی و می گذری

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Unknown Firefox 58.0
    رفت و دریغا از برم آرام جانم میرود

    همراه او با کاروان از تن روانم میرود

    هرگز ندارم طاقتی از بهر دوری ساعتی

    اندر پی اش فریاد ها تا آسمانم میرود

    شد در گلو بغضم گره از بخت خود دارم گله

    ای وای من ای وای دل آرام جانم میرود

    من تا سحر زاری کنم از دیده خون جاری کنم

    چون بنگرم از پیش من آن دلستانم میرود

    تنها نگرید دیده ام تنها نسوزد سینه ام

    آتش به جان زین رفتنش تا استخوانم میرود

    ای وای من ای وای من ای وای دل ای وای دل

    آرام جانم میرود گویی که جانم میرود

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Unknown Firefox 58.0
    من آن غـــــروب غم انگیز تلخ و دلگیـــرم
    که هر چه از همه دل میکنم,نمیمیرم...


    ستــــاره های امیدم یکی یکی مـــــردند
    رسیده قسمت غمگین شعر تقدیرم....


    برو به فکر شب سرد من نباش ای مـــاه
    برو دوباره ســــــــــراغ تو را نمیگیرم....


    مرا به مـــــردن و تنها شدن نکن تهــدید
    برو...که من خودم از زنده بودنم سیرم


    بدون بـــودن تو همکلام آیـــــنه هـــــــــام
    شــده مخاطب من انعکاس تصویـــرم...


    من آن غریبه ی محکوم بی کسی هستم
    که ابتلا به غم عشق توست تقصیرم...


    من آن ستاره ی تنهای آسمان هستم...
    که هرچه از همه دل میکنم نمیمیرم...

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Unknown Firefox 58.0
    در غروب غم انگیز امروز
    انگار که خورشید خانم هم دلش گرفته
    مثل دل من
    میگم خورشید خانم بیا همدم من باش
    بیا صورت خیس از باران اشکم را نوازش کن
    دلم سرد سرد است بیا گرم گرمم کن
    خورشید خانم میگه من خسته تر از همیشه ام
    چند لحظه بعد چشمهایش را میبندد
    و دست شب را در دستانم میگذارد
    به شب میگویم خورشید که وفایم نکرد
    تو بیا همراه من باش
    همدم دل پر غصه ام باش
    شب برام از غصه ها قصه میگه
    در سکوت شب زار زار گریه میکنم
    فریاد میزنم خدایا چرا آخه چرا
    اونو از من گرفتی
    تا به کی ماتم تا به کی گریه
    خدایا رهایم کن از این غصه
    خدایییییییییییییییییییییی یا

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن