غمگین ترین زن همه ی قصه ها منم...
وقتی که آرزوی تمام تنم تویی...
مردی که زخم میزند و میرود ولی...
هرشب تویی...دوباره تویی...بازهم تویی
غمگین ترین زن همه ی شعر ها منم
وقتی که رو به روی تو لبخند میزنم...
باید به حال خوب تظاهر کنم ولی....
دارم به دور بغض خودم پیله می تنم!
گفتم اگر نبینمت از یاد میروی
رویای هر شبم شده ای بعد رفتنت
وابسته تر شدم به تو از روزهای پیش
با آرزو و لحظه شماری دیدنت
با من نجنگ...ضعف مرا دست کم نگیر
من از تو هم، به بودن تو مبتلا ترم...
از من نترس...مایه ی اذیت نمیشوم
واسم قفس شو تا که بفهمی کبوترم
غمگین ترین زن همه ی قرن ها منم
وقتی دلیل مطلق آرامشم تویی...
مردی که درد میدهد اما به من چرا...
هرشب تویی...دوباره تویی...بازهم تویی
اهورا_فروزان