یکی ابلیس را گفت که چون لعنت نصیب تو گشت، سرّ قبول آن چه بود؟ جواب داد که لعنت تیر شاهست و شاه تیر از کمان رها نکند مگر آن که اول چند بار نظر بر هدف گمارد، و من عاشق آن نظرم.
عرض می کنم که احتمالا نباید بر حکایات عرفانی حاشیه زد تا حالش زیاد شود ولی یاد قصه ای افتادم که نمی توانم نگویم. در زمان یکی از شاهان قاجار، گویا حضرت شاه به یکی از مقربین درگاه گفته بود قرمساق! طرف تا مدت ها ذوق می کرد که آقا به من فرمودند قرمساق، خودشان فرمودند!