خانم های باردار اغلب از مصرف داروهای ضد افسردگی که به آنها وابستگی پیدا کرده اند در دوران بارداری می ترسند اما نباید درمان بیماری روحی خودشان را تنها تحت این عنوان که خطرناک است ، رها کنند.در دو دهه قبل، روانپزشکان و روان شناسان پذیرفته بودند که افسردگی پس از زایمان مادران را تحریک پذیر و کج خلق می سازد و بسیار خطرناک است و در بسیاری کشورها اقدامات علمی و آزمایشگاهی برای شناخت و درمان آن داشتند. اما افسردگی قبل از تولد نوزاد و افسردگی در دوران بارداری که به مراتب کمتر مورد توجه قرار می گرفتند نیز موقعیت هایی به همان اندازه مشکل آفرین بودند. هر دوی این افسردگی ها اثری بیش از 15 درصد بر زنان داشتند. بعضی خانم ها برای سال ها از افسردگی رنج می بردند و در آن باقی میماندند ، بعضی هم که قبل از بارداری از افسردگی رنج می بردند و آنرا با داروها درمان میکردند ؛ در هنگام بارداری از خوردن دارو امتناع می کردند و حال روحی شان وخیم می شد .
برخی هرگز تا هنگام بارداری افسردگی نداشتند و بارداری به منزله محرکی برای افسردگی آنها بود و در واقع یک نسل مبتلا به بیماری های روحی بوده اند. افسردگی های قبل از تولد و در حین بارداری ضربه ای برای مادر و فرزند است. برای بیش از نیمی از زنانی که افسردگی قبل از تولد در آنها پیشرفت می کند؛ این افسردگی سبب تشدید افسردگی شده که آنها قبل از بارداری داشتند. در واقع ریشه مشکلات افسردگی در دوران بارداری را بهتر می توان در مشکلات روحی دوران قبل از بارداری یافت. زنانی که در دوران بارداری خود آسیب روحی دیده اند و سپس بهبود یافتند، از اینکه تجربه زندگی به شدت متفاوتی در این دوران داشتند شگفت زده شده اند، زیرا تنها برخی از زنان بهترین احساس را در دوران بارداری دارند باقی بدترین دوران را دارند . بنابراین نیمی از بانوان اظهار می کنند که تاثیر قابل ملاحظه ای بر سلامت روحی خود در دوران بارداری مشاهده نکرده اند اما باقی تجربه های ویژه و شخصی از این دوران دارند که آنها را به سادگی فاش نمی کنند .زنان دارای برخی هورمون ها هستند که در هنگام بلوغ ، استفاده از داروهای باروری ، بارداری ، زایمان و ... آنها را حساس و به ابتلا به افسردگی و اضطراب نزدیک می کنند .آنها در هر یک از این زمان ها و دیگر دوره های زندگی هم مستعد افسردگی هستند.
اما آسیب پذیری در ابتلا به افسردگی در طول دوران زایمان دلیلی کافی و لازم برای پیشرفت افسردگی در دوران های دیگر زندگی نیست؛ زیرا بعضی بانوان در دوران بارداری افسرده اند اما بعد از طی این درمان می شوند. پس دلایل ابتلا به افسردگی ثباتی ندارند و همیشه یکسان نیستند .
اگرچه افسردگی دوران بارداری و قبل از تولد به هم مرتبط اند اما افسردگی در دوران بارداری مهجور و کمی ناشناخته باقی مانده است ولی بسیاری از نشانه های افسردگی مادران در دوران بارداری یا بعد از آن در زنانی بروز می کند که در ایجاد احساس شادی در خود ناکام اند . اغلب اظهار می شود این بانوان در دوران افسردگی بی عاطفه می شوند ، اما این چنین نیست زیرا چگونه زنی می تواند لحظه های مختلف زایش کودک خود را از ذهنش پاک کند ؛ زمان هایی که به زندگی مادر هدف داده است؟موارد حساسیت برانگیزی در مادران باردار وجود دارد که ممکن است سبب افسردگی آنها شود ، مانند ناراحتی های فیزیکی که مادران باردار تجربه می کنند و هنگامیکه این مشکل با علاقه فراوان مادر به تغذیه بیشتر همراه می شود، ناخود آگاه وزن بدن را بسیار زیاد می کند و مشکلات فراوانی را سبب می شود. هنوز پاسخ علمی مشخصی وجود ندارد که چطور بارداری سبب اضطراب می گردد. اما این اضطراب با ضربه ای که مادر در اثر تغییر در هویت شخصی اش می خورد همراه می شود . بدین گونه است که مادر نگران وظایف زیاد مادری در آینده خود می شود. روشن است که افسردگی در حین بارداری وجود دارد ولی هنوز روشن نیست چه کاری باید برای آن انجام داد .
خیلی کم درباره این افسردگی می دانیم و هیچکدام از روش ها و دستورالعمل ها به طور کامل کارآمد نیست.اما دانستن بعضی از پیچیدگی های رفتاری و شخصیتی ، به میلیون ها زنی که با این موقعیت مواجه اند کمک می کند؛ که آنها کمتر احساس تنهایی کنند و تصمیم های آگاهانه برای بهبود بیماری خود بگیرند. بیشتر زنان باردار احساس می کرده اند که تلاش های شان در امور فردی و خانوادگی در این دوران نادیده گرفته شده و دوران بارداری محزون کننده شان عجیب و غریب بوده است . بسیاری از آنها در هنگام صحبت از مشکلات خود با همسران و دکترها یا مادرشان بسیار شرمنده شده بودند و وقتی با من درباره آنچه که از آن دوران یادآوری می شد صحبت می کردند آشکارا درد می کشیدند.به نیکی یاد کردن تجربه ای که از یک درد پنهان شروع شده کار آسانی نیست و مادرانی که افسردگی در دوران بارداری داشتند تعریف کردند که چطور مشکلات افسردگی ، مانند تار عنکبوتی دورتادور آنها تنیده شده است. فکر ما نسبت به چگونگی احساسات زنان باردار تنزل یافته و ما نیاز داریم در تفکر خود نه تنها درباره زنان افسرده بلکه در مورد همه زنان تجدید نظر کنیم. اغلب از بارداری به عنوان زمان از خود بی خودی و تکامل نام می برند. در واقع بارداری تغییری اساسی در درک هویت کلی و جدید فرد ایجاد می کند که می تواند منجر به افسردگی یا اضطراب شود. تغییر- حتی تغییر مثبت هم در این دوران استرس زا است و برای مادر ، بارداری به عنوان یک تغییر تا حدودی آسیب زننده شناخته می شود.در واقع در هر فرد نفس پرستی، به عنوان تحولی نازل ؛ به طور ناگهانی نمود پیدا نمی کند و زنان باردار هم از این قاعده مستثنی نیستند. درواقع زنان باردار ، مدت ها احساس ناباوری نسبت به خود دارند و ممکن است توانایی نگهداری از کودک را در خود باور نداشته باشند. هنگامیکه با یک زن درباره تجربیاتش در این دوران صحبت کردم ، وی گفت:«در این دوران چیزی که مادران را شاد می سازد آنها را وحشت زده نیز می کند.» به نظرم ایده های بسیاری از طرز تفکر مادران در این دوران وجود دارد ، ظرفیت های رفتاری مادران باردار، گستره وسیعی از حالات و تلاش ها را در بر می گیرد. رزسیکا پارکر روانشناس بریتانیایی عنوان می کند: مادران شایسته به دو انگیزه هشدار دهنده و ناگهانی نیاز دارند؛ انگیزه تربیت فرزند از یک سو و آوردن او در دنیا از سوی دیگر. وی اضافه می کند: دلسردی ناگهانی مادران به دنبال تلاش هایی است که مادر برای تحقق بخشیدن به این اهداف در او حالتی متضاد ایجاد می کنند.اما جامعه مدرن نیز در تحت فشار قرار دادن مادر در این دوران مهم است. بدینگونه که ما واقعیت های روانی مادر در این دوران را نادیده گرفته ایم و سبب شده ایم که مادران از دیدن تغییرات خودشان دلسرد شوند و حتی فکرهای دلسرد کننده و بد ، به میزان بسیار زیادی در سر داشته باشند. اغلب مادران در ابراز احساسات خود نظیر احساس محافظت از آنها ، ستایش احساساتشان و احساساتی مانند ناراحتی و خشم و زودرنجی در این دوران اغراق می کنند و این موضوع را به عنوان ضعف خود قبول ندارند. موارد زیادی به زنان افسرده کمک می کند: عشق و همراهی شریک زندگی و دوستانشان ، البته همه اینها به همراه تصدیق بیماری و دسترسی آسان آنها به درمان های تاثیر گذار کارآمد است. اغلب کسانیکه با افسردگی های پس از زایمان یا در دوران بارداری مبارزه می کنند نسبت به فرزندانشان متعهد ومسئول هستند و در حال تلاش برای اینکه نسبت به هویت مادری خود متعهد و مسئول باشند. برای بیشتر مادران در انتظار فرزند و والدین جدید، عشق به فرزند به نظر ناخود آگاه است ،این عشق آنها را به سطح جدیدی از خود آگاهی سوق می دهد. آنها شیب تندی را در راه رسیدن به خود آگاهی و مسئولیت بالا می روند .
در واقع تمرین مسئولیت پذیری است که ذهن والدین را سازماندهی می کند اما بعضی زنان کاملا از مدیریت اهداف بارداری خود برنمی آیند و در نهایت انجام امور مربوط به فرزند برایشان کسل کننده می شود. منشاء افسردگی در هر زن متفاوت است، عواملی نظیر : (تلاش برای ایجاد صمیمیت، همزمان با حس ناامیدی معمول در روحیات مادر ، انتظار دوران بارداری مادر، برای لمس و دوست داشته شدن بچه که اصلا شبیه ابراز محبت به بچه در زمان بعد از تولد نیست) را می توان نام برد . اما هرگز نباید از یاد برد که حتی در دوران بارداری تمایل زیادی در دوست داشتن فرزند در مادر وجود دارد .
سلامت نیوز