- نشانههای افسردگی
گاهی به برخی مسائل آنطور که باید توجه نمیکنیم و میگذاریم بیتفاوت از کنارمان بگذرند.
گاهی اصلا خودمان هم متوجه آنها نمیشویم. گاهی متوجه میشویم اما آنقدر درگیر مسئولیتها و کارهای روزمره هستیم که نمیتوانیم وقتمان را صرف توجه به آنها کنیم و گاهی متوجه چیزی میشویم اما نمیدانیم که آن چیز آنقدر مهم است که مورد توجه ویژه ما قرار گیرد. آموزش مهم است، اطلاعات و آگاهی ما مهم است. خلاصه گاهی نمیدانیم چه خطرهایی از بیخ گوشمان رد میشوند.
یک زن چه صرفا همسر باشد و چهدارای فرزند هم باشد، لازم است خیلی چیزها را بداند. نه فقط درمورد شیوههای همسرداری یا تربیت فرزند! بلکه در مورد خودش؛ شناخت جسم و روح خودش و آگاهی از خطراتی که ممکن است زمانی برایش پیش بیاید. در درجه اول باید خودمان برای خودمان ارزش قائل باشیم؛ آنقدر که بهدنبال کسب اطلاعات و آگاهی کافی در مورد هرگونه مسئله مربوط بهخودمان برویم.
یکی از رایجترین مشکلاتی که امروزه زنان ما با آن درگیرند، عارضهای است به نام افسردگی که یا آن را نمیشناسیم، یا نمیخواهیم دربارهاش فکر کنیم یا مسئولیتهای روزمره را مانع توجه به علائم آن میدانیم و یا اگر هم بدانیم چیست و بفهمیم دچار آن شدهایم، گاه آگاهیمان دراین باره کم است و منابع را نمیشناسیم. این عارضه بسیار مهم است. نباید از آن ترسید. نباید نگران خرافاتی چون بیآبرویی در این زمینه شد. آنچه ما آبرو میخوانیم، اینجا میتواند براندازنده زندگیمان باشد. نباید آن را کوچک شمرد و نسبت به آن بیتفاوت بود.
راههای بسیاری برای مقابله و پیشگیری این عارضه وجود دارد. باید بخواهیم که این راهها را بدانیم و بهدنبال یادگیری تمام نکات مهم در این زمینه باشیم. بعضی چیزها در ظاهر کم اهمیت هستند. اما اگر مطالعه کنیم و آموزش ببینیم، آنوقت میفهمیم که میتوانند از پراهمیتترینها تلقی شوند.
بیحوصلگی، بیانگیزه و بیتفاوت شدن، بداخلاقی، کم یا زیادشدن فاحش خواب، اضطراب و نگرانیهای بیهوده، زیاد و ناگهانی، ترسهای بیمنشأ، ناامیدی،پوچی زندگی، تمایل به گریهکردن مدام، احساس خستگی و سردی، منزوی شدن و کنارهگیری از هر جمعی و... همه اینها میتوانند از علائم اولیه افسردگی باشند. اگر سریع به مواجهه با آنها برویم، قابل پیشگیری و رفع هستند. اگر بپنداریم چیز مهمی نیست یا به هر دلیل منطقی یا غیرمنطقی نخواهیم به آن محل دهیم، ممکن است همچون سیاهچالی شود که دیگر ندانیم چگونه و نتوانیم که به این راحتیها از آن خلاص شویم. الان در دنیا و در کشور ما، راههای بسیاری برای کمک به بهبود این عارضه وجود دارد. کافیاست بخواهیم. اگر برای خود دلایلی داریم که ترجیح میدهیم این عارضه یا علائم آن را نادیده بگیریم، حتما ابتدا به خانواده و فرزندانمان فکر کنیم. اگر خودمان روزی غرق در ناتوانی و یأس شویم، چگونه باید از خود توقع داشته باشیم که برای دیگران در زندگی مفید باشیم؟