به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن ! آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
شاعر مرد در جواب میگه:
مرد یعنی نوکر بی ادعا
مرد یعنی زایمان ِ بی صدا
مرد می زاید ولی معلوم نیست
طفلکی زاییده یک یا چند تا
مرد یعنی پول ، سفته ، چک ، برات
یا که قبض برق وگاز و آبفا
مرد حس خوب بابا بودن است
آی بابا دست خالی توو نیا
آن قدیما گرچه بابا آب داد
لیک حالا می دهد کوکاکولا