اندیشه های زرتشتبر حذر باشید که مبادا نادان ها دنیا را در سیطره ی قدرتِ
خویش بگیرند و دانایی جرم تلقی شود!
هنر اگر هیچ خدمتی به بشر نکرده باشد، لااقل ثابت کردهکه توافق بین زن و مرد و شاعرُ قدرت از محالات است!درست مثل عالمِ بعد از مرگ،و اجرامِ دور از دسترسِ تلسکوپ های غول پیکر!ولی وجداناً با در نظر گرفتنِ اینکه روزِ قیامتی هم در کار است،آیا بلبل واقعا چهچه می زند؟و آیا منابع الهامِ شاعرانِ مَلَنگِ دورُ بَرِمان، به آرایشگاه رفته وُکمندِ گیسِ خود را کوتاه می کنند؟پس اگر قرار باشد بلبلی چهچه نزند و گیسِ بلندیهم وجود نداشته باشد، سرنوشتِ بشر و شعرِ نابِ پارسیچه می شود؟مرده شور، روزگاری را ببرد که به جای شرابِ ناب،الکلِ سگی به خوردِ شاعرش می دهد،تا کله پا شودُ به جای سرودنِ با شکوه ترین قصیده ها،به میز بخوردُ بشقاب ها وُ لیوان ها را بشکند!حالا به من بگو برادر!زبانم لال!آیا . . .قافیه، قافیه را باخته است؟زبانم لال!آیا . . .کارِ شعر ساخته است؟