شايد برای اشک
هيچ بهانه ای نباشد
روانه می شود
بی هيچ خداحافظی
بی هيچ صدا
آرام می رود
از جاده گونه ها...
شايد برای اشک
هيچ بهانه ای نباشد
روانه می شود
بی هيچ خداحافظی
بی هيچ صدا
آرام می رود
از جاده گونه ها...
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
**بی تــو حَــتی بآرآن هــَم
** * * * *بوی تشنـــگی *میدهد...
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
شبـــــــــــــ جمعه
هوای بارانی
کنج یه اتاق
پشت سیستم
منتظر یه لایک از یه غریبه!
همشو بیخیال با جای خالیت چه کنم.........؟
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
باران کـه میبـارد دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود،
راه می افـتم بـدون ِ چـتـر .
من بـغض می کنـم، آسمـان گـریـه .
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
تو را دوست دارمباران
در این
می*خواستم تونگاه
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران می*خواستم
می*خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینهکنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
یک پیاده رو...
یک هوای بعد از باران
یک تو
یک دستت
جفت لبهایت
پیاده رو را به آتش میکشم
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
باران ...
بوی نم خاک ....
سیگاری که در تنهایی کشیده شد ...
و خواب رقیب برنده من....
و امروز روز دیگریست ...
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
شعر می گویم و باران می نوشم ...
تو آنقدر دوری که شعرهایم ... پناهم میدهند
پشت شانه هایشان...
تا سردم نشود و غصه نخورم ...... از تنهایی ...........
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
میگی عاشق بارونی...اما چتر میگیری وقتی زیرشی...
میگی عاشق خورشیدی.. اما چشاتو جمع میکنی آفتاب میخوره تو چشات...
میگی عاشق بادی... پنجره ها رو میبندی وقتی باد میاد...
میترسم وقتی میگی عاشقتم...!!!
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
کاش باران بگیرد
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم
و خلاص
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …