حرف های ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه می کنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکايت هميشگی !
پيش از آنکه باخبر شوی
لحظه عزيمت تو ناگريز می شود .
آی ...
ای دريغ و حسرت هميشگی !
ناگهان
چقدر زود
دير می شود !
(( قيصر امين پور ))
حرف های ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه می کنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکايت هميشگی !
پيش از آنکه باخبر شوی
لحظه عزيمت تو ناگريز می شود .
آی ...
ای دريغ و حسرت هميشگی !
ناگهان
چقدر زود
دير می شود !
(( قيصر امين پور ))
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
باران بدی هامونو به دل نگیر...
به دل نگیر که تو با عشق میباری
و ما چتر رو سرمون گرفتیم
تو که می دونی ما آدمها خوب دل شکستن رو بلدیم ...
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
ببخش باران....
ببخش....
که تو می باری و ما ...
شسته نمی شویم...
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
...دوست دارم درآن بارانی که رنگ حیات به بودن زمین میبخشد
در آن لحظه های ناب… دستانت رابگیرم و تا اوج بودن پرواز کنیم…
خیس از یاد تو اوج عاشقی…
چقدر لذت بخش است بوسیدن عشق ...
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
چقدر این دوستــــــــ داشتن های بی دلیل
خوب است
مثل همین بــاران بی سوال
که هی می بارد
که هی اتفاقا آرام و
شــمرده
شـــمرده
می بارد
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
باران می بارد، بدون چتر زیر باران قدم می زنم
…
در زیر باران اشک می ریزم
،
تا تو نبینی
،
اشک هایی را که در پس غرورم سالها نریخته ام.
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
شب سردی بود
هوا سرد بود و بارانی
باران تنها بهانه ای بود که تو
زیر چتر
بامن
تا پایان کوچه همراه شوی
کاش هوا همیشه سرد و بارانی بود
که من و تو بهانه ای برای با هم بودن داشته باشیم!
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
قـــدم نزن
این جـــا…
این شعـــر ها ، آن قدر بارانی اند
که می ترســم تمام لحظه هایتـــ خیس شوند…!
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
هر فصلی که باشد
باران
برف
برگ
من ایمان دارم تو همه جا کنار ردپای من
سایه ات را انداخته ای
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ولی باران نمی داند که من دریایی از دردم به ظاهر گر چه می خندم ولی اندر سکوتی تلخ می گریم
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …