یبار رفته بودیم والیبال ایرانو ببینیم، یه عکاس خارجی تو تماشاگرا دنبال سوژه میگشت، صورت بابامو گرفتم بهش گفتم منو ببخش ولی مجبورم، از بابام لب گرفتم تا ازمون عکس بگیره
یبار رفته بودیم والیبال ایرانو ببینیم، یه عکاس خارجی تو تماشاگرا دنبال سوژه میگشت، صورت بابامو گرفتم بهش گفتم منو ببخش ولی مجبورم، از بابام لب گرفتم تا ازمون عکس بگیره
تودانشگاه خوردم ب دختره جزوش ریخت..
گف آقایی میشه شما جمع کنی ؟؟
من خم شم واسه بچمون ضرر دارع
خود امنیت بوی پول میده اونوقت شما دنبال پسری هستین که بوی امنیت بده؟
سینمای ایران خیلی کثیفه. نه بخاطر اینکه رضا پرستش هم میخواﺩ فیلم بازی کنه ها. من یباﺭ تو یه فیلم دیدم مهران رجبی ﺍز دستشویی اومد بیرون دست هاشو نشست
یه بار رفتم کوه داد زدم گفتم؛ چرا من باید اول جوونی سیگاری بشم؟
قبل از اینکه کوه جواب بده بابام پرتم کرد پایین.
واسه دختره پُشتِ فرمون مُشتَمو چندبار باز و بسته کردم
یعنی راهنمات روشن مونده...
شیشه رو داده پایین میگه: برو مـ،مه های عمتو بگیر کو.ونی...!!
بیا و خوبی کن
دختره رفته شمال لب دریا، پاچههاشو داده بالا پاهاشو کرده تو آب استوری گذاشته و هشتگ زده
خزر_فروشی_نیست
میگن سراﻥ پنج کشور حاشیه دریای خزر سریعاً جلسه اضطراﺭی تشکیل دادن که اگه بشه معاهده رﻭ فسخ کنن
ﻣﻠﺖ ﺑﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮﻥ ﻣﯿﺮﻥ ﺷﻤﺎﻝ ﻫﯽ ﻣﺎﭺ ﻭ ﻣﺎﭺ ﺑﺎﺯﯼ ...
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﭘﺎﺳﺎﮊ ﻫﯽ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺨﺮﻩ ﻫﯽ ﻣﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﺸﻢ ...
ﯾﻬﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺳﻪﺑﺎﺭ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺑﺎﺭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺑﺎﻧﮏ اس ام اس داد :
ناموسا ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﯼ، ﺗﻮ ﺍﺻﻦ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﮑﭗ تا یه سفر حج برندهت نکردیم...
قدرتِ افرینش رو ببین
تو یه دونه لوبیا یه سانتی دو هزار و هشتصد تا گوز تعبیه کرده
یه بار رفتم سر قرار دختره گفت شوخی نکن دیگه برو بگو خودش بیاد!
از اون به بعد من دیگه اون آدم سابق نشدم ...