می نشینم خاطراتت را مرتب می کنم
باز با این خودزنی ها روز را شب می کنم
علی_صفری
می نشینم خاطراتت را مرتب می کنم
باز با این خودزنی ها روز را شب می کنم
علی_صفری
-Barun- (11-24-2018)
هزار مرتبه خواندم دعا ميان قنوت خدا کند که نباشد کسي دچار کسي
-Barun- (11-24-2018)
چشم و دل، نادیدہ، بر آن حُسن پنهان عاشق اند
آفرین بر بینش دل، آفرین بر هوش چشــم
هوشنگ_ابتهاج
چشمان تو بازارچه ی ناز فروشی است
یک عالمه دل پیش تو سرگرم خرید است
جواد_مزنگی
گفتم بخند تا که شبم را سحر کنی...
خندید و روشن شد همه ی روزگار من!
طاهره_اباذری_هریس
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم
قیصر_امین_پور
کدامین آتشین سیما به این ویرانه می آید؟
که از دیوار و در بوی پر پروانه می آید
جدايي زهرخود رااندک اندک ميکند ظاهر
که گردد تلخ در مينا گلاب آهسته آهسته
سرايي راکه صاحب نيست ويرانيست معمارش
دل بي عشق ميگرددخراب آهسته آهسته
صائب_تبریزی
بهار با تو بودن ها چه شد؟ پاییز دلتنگی است
کجایی صبح من؟ شام ملال انگیز دلتنگی است
سجاد_سامانی
ای تنم کرده ز غم موئی و در مو زده خم
وی دلم یک سر مو وز سر موئی شده کم
خواجوی_کرمانی