نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: خدايا كفر نميگويم پريشانم :(((

Threaded View

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    13
    نوشته ها
    682
    پسندیده
    531
    مورد پسند : 486 بار در 312 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Mac OS X 10.7.3 Safari 5.1.3

    خدايا كفر نميگويم پريشانم :(((

    کفر نامه کارو

    خدايا كفر نمي گويم /پریشانم
    چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
    مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی

    خداوندا!
    اگر روزی‌ بشر گردی‌
    ز حال بندگانت با خبر گردی‌
    پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت
    خداوندا!
    اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
    لباس فقر پوشی
    غرورت را برای ‌تکه نانی
    ‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
    و شب آهسته و خسته
    تهی‌ دست و زبان بسته
    به سوی ‌خانه باز آیی
    زمین و آسمان را کفر می‌گویی
    نمی‌گویی؟!

    خداوندا!
    اگر در روز گرما خیز تابستان
    تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
    لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
    و قدری آن طرف‌تر
    عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
    و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

    و شايد هر رهگذر هم از درونت با خبر باشد

    زمین و آسمان را کفر می‌گویی

    نمی‌گویی؟!

    خداوندا000اگر با مردم آميزي

    شتابان در پي روزي

    ز پيشاني عرق ريزي

    شب آزرده ودل خسته

    تهي دست و زبان بسته

    به سوي خانه باز آيي

    زمين آسمان را کفر مي گويي000 نمي گويي؟

    خدايا خالقا بس کن جنايت را/ تو ظلمت را000

    تو خود سلطان تبعيضي

    تو خود يک فتنه انگيزي

    يکي را همچون من بدبخت

    يکي را بي دليل آقا نمي کردي

    جهاني را چنين غوغا نمي کردي

    دگر فرياد ها در سينه ي تنگم نمي گنجد

    دگر آهم نمي گيرد

    دگر اين سازها شادم نمي سازد

    دگر از فرط مي نوشي

    مي هم مستي نمي بخشد

    دگر در جام چشمم باده شادي نمي رقصد

    نه دست گرم نجوائي به گوشم پنجه مي سايد

    نه سنگ سينه ي غم چنگ صدها ناله مي کوبد0

    اگر فريادهايي از دل ديوانه برخيزد

    براي نا مرادي هاي دل باشد

    خدايا گنبد صياد يعني چه ؟

    فروزان اختران ثابت سيار يعني چه ؟

    اگر عدل است اين پس ظلم ناهنجار يعني چه؟

    به حدي درد تنهايي دلم را رنج مي دارد

    که با آواي دل خواهم کشم فرياد و برگويم

    خدايي که فغان آتشينم در دل سرد او بي اثر باشد خدا نيست ؟!

    شما اي مولياني که مي گوييد خدا هست و براي او صفتهاي توانا هم روا داريد!

    بگوييد تا بفهمم

    چرا اشک مرا هرگز نمي بيند؟

    چرا بر ناله پر خواهشم پاسخ نمي گويد؟

    چرا او اين چنين کور و کر و لال است؟

    و يا شايد دگر پر گشته است آن طاقت و صبرش

    کنون از دست داده آن صفتها را

    چرا در پرده مي گويم

    خدا هرگز نمي باشد

    من امشب ناله ني را خدا دانم

    من امشب ساغر مي را خدا دانم

    خداي من دگر ترياک و گرس و بنگ مي باشد

    خداي من شراب خون رنگ مي باشد

    خدا هيچ است0

    خدا پوچ است0

    خدا جسمي است بي معني

    خدا يک لفظ شيرين است

    خدا رويايي رنگين است
    با چشمی که خطای دید داره
    قضــاوت نکـــن


  2. کاربر مقابل پست Scheitern عزیز را پسندیده است:

    mohsen32 (05-23-2015)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن