هرچه بیشتر می گریزم، به « تو » نزدیک تر می شوم

هر چه روبرمی گردانم، « تو » را بیشتر می بینم

جزیره ای هستم، در آب های شیدایی



از همه سو، به « تو » محدودم


هزار و یک آینه، تصویرت را می چر خانند


از « تو » آغاز می شوم


در « تو » پایان می گیرم