کلمات
بعضى...
دیر به زبان مى آیند.
من یاد گرفته ام
چنین مواقعى با چشمهایم
سخن بگویم.

زندگى ... گاهى

چیزى غیر از خودِ زندگى ست.





همیشه دلم خواسته


همیشه دلم خواسته بدانم
لحظه‌های تو
بی من
چطور می‌گذرد ؟
وقتی نگاهت می‌افتد به برگ
به شاخه
به پوست درخت
وقتی بوی پرتقال می‌پیچد
وقتی باران تنها تو را خیس می‌کند
وقتی با صدایی برمی‌گردی پشت سرت نیستم
وقتی آفتاب تنها بر تو می‌تابد
نه عشق من !
همان آفتاب مرا هم گرم می‌کند
من هم همین‌طور !