ز بستان هیچ در چشمم نمیآید، مگر آبی که در چشمم ز یاد او دمی صدبار میآید اگر گلزار میآید کسی را خوش، مرا باری نسیم کوی او خوشتر ز صد گلزار میآید برخیز طبیبا، که دل آزرده ام امروز بگذار مرا، کز غم او مرده ام امروز چون برگ خزان چهره من زرد شد از غم کو آن گل سیراب؟ که پژمرده ام امروز
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مشاهده قوانین انجمن
مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .