کاش باران بگیرد …کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم …
و خلاص…
کاش باران بگیرد …کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم …
و خلاص…
شناسنامه رو بی خیال !محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …