یک ایرانی در امریکا برای
شغل دوم یک کلینیک
باز می کند با یک تابلو
به این مضمون: "درمان بیماری شما با 50 دلار.
در صورت عدم موفقیت 100 دلار پرداخت می شود." یک دکتر آمریکایی برای
مسخره کردن او و
کسب 100 دلار به آنجا می رود
و می گوید: من حس ذائقه خود
را از دست داده ام ؛
ایرانیه به دستیار خود می گوید:
از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده . دکتر دارو را
می چشد اما آن را تف
می کند و می گوید این
دارو نیست که گازوییل است!
ایرانیه می گه شما درمان شدید!
چون طعم گازوییل
را حس کردید و 50 دلار می گیرد.
چند روز بعد دکتر آمریکایی
برای انتقام بر می گردد
و می گوید که حافظه اش
را از دست داده است.
ایرانیه به دستیار خود می گوید:
از داروی شماره 22 سه قطره
بهش بده . دکتر اعتراض می کند
که این دارو که مربوط به ذائقه بود!
و ایرانیه می گوید شما
حافظه خود را به دست آوردید و
درمان شدید؛ و
50 دلار می گیرد.
به عنوان آخرین تلاش
دکتر چند روز بعد مراجعه
می کند و می گوید که بینایی
خود را از دست داده است.
ایرانیه می گه متاسفانه
نمی توانم شما را درمان کنم
، این 100 دلاری را بگیرید!
اما دکتر اعتراض می کند
که این یک 50 دلاری است.
ایرانیه می گوید شما
درمان شدید و 50 دلار
دیگر می گیرد