مثلِ چای با عطرِ هل وسطِ سرمای زمستان مثلِ عطرِ یک آشنا می‌چسبد به جان... یکی که اسمش، بی‌هیچ قید و شرطی "رفیق" است، در این قطحیِ واژه‌یِ "دوست"