دلم گرفته بود…
دیشب دفتری رو که دلتنگیهامو توش نوشته بودم…پاره کردم
آخه دلم گرفته بود،وقتی که خوندمش دلم به حال خودم سوختبه عشق پاکی که اون لیاقتشو نداشت میدونم برمیگرده اماخیلی دیر…روزیکه اشکهاش آتیش دلمو خاموش کنه!!!دلم گرفته از خیلیا…
دلم گرفته بود…
دیشب دفتری رو که دلتنگیهامو توش نوشته بودم…پاره کردم
آخه دلم گرفته بود،وقتی که خوندمش دلم به حال خودم سوختبه عشق پاکی که اون لیاقتشو نداشت میدونم برمیگرده اماخیلی دیر…روزیکه اشکهاش آتیش دلمو خاموش کنه!!!دلم گرفته از خیلیا…