موهای تو مثل شب یلداست، بلند است
انگار که من صیدم و موهات کمند است

یک لحظه نگاهم به نگاهت گره خورد و
من مات شدم، چشم تو دیوانه کننده ست

رگهای وجودم همه از مهرِ تو لبریز
هر ضربه ی قلبم به نفس های تو بند است

پنهان شده اندام تو در چادر گلدار
سرتاسر این مزرعه رُزهای هلند است

لبخند تو زیباست ولی از توچه پنهان
ابروی کج و چهره ی آشفته لوند است

آتش بِزَنم، سفت بغل کن که بمیرم
این گرمی آغوش تو پروانه پسند است