دخت شیرازی سلام ،دخت شیرازی درود
.
خرم آن لحظه که دل ، محو سیمای توبود
.
لحن شیرازی تو ، تب و طنازی تو
.
چشمک اندازی تو، دل گمارد به سجود
.
عز آهوبشکست، چشم نرگس وش ومست
.
کرده شرمنده شراب ، آبرو برده ز عوود
.
تا ثریا شوم ار ، پر و بالم بدهی
.
نظرت باشد اگر ،بامن زار وخمود
.
در تمنای دلت ، فال حافظ زده ام
.
وصف چشمان توبود ،آنچه حافظ بسرود
.
مه ومهپاره ی من ، لب گشایا به سخن
.
زخم دل چاره کن از، مرهم لحن وغنود
.
گرد شطرنج رخت، شه وفرزین همه مات
.
دل ملحد شده جز ، کیش مهرت نستود
.
ای که دامان توشد، در معراج و صفا
.
دل تو ساده تر از، پاکی چشمه ورود
.
تن قفس بود و دلم ،مرغ دربند ونزار
.
عشق توبال وپر از،مرغ پر بسته گشود
.
![]()