امشب
با خیال تو در این پیراهن هم آغوشم!به خدا نوشتم ...نسیم نوزد!ماه تاب نتابد!ستاره ها ندرخشند!مرغ سحر نخواند!چشمه نجوشد!و یاس های باغچه عطر نیفشانند!به خدا نوشتم...صدای پایش در کوچه نپیچد!خورشید راه فردا را گم کند!و جهان بایستد از حرکت!خدا پاسخ دادتو پنجره را برایم باز بگذارتا خلقت عشق را تماشا کنم...باقی اش با من!امشب با خیال تو ...در این پیراهن عشق را خلق میکنم!باقی اش با خدا!
دلنوشته : کاش خدا امشب پا در میانی کند ...