کسی میخواست
به تنهایی خود عادت بکند
عشق آمد
پریشانش کرد
چون گیسوان یار درباد ..
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
![]()
کسی میخواست
به تنهایی خود عادت بکند
عشق آمد
پریشانش کرد
چون گیسوان یار درباد ..
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.