به یادت شبی دل به دریا زدم
به دشت نگاه تو مأوا زدم
از این عاشقانه چه در من شکفت
که آسان دمی پشت به دنیا زدم
نجاتم بده من رها نیستم
تو را لحظه ای من جدا نیستم
نشانم بده راه آزادی ام
ندانم کجایم، چه ام،؟ کیستم
از آن روز که مهرت به دامم کشید
دو چشمم به جز تو کسی را ندید
تو این حال دشوار به من دادی ام
از آن دم که پایت به قلبم رسید
ندانی چه حالم از این عاشقی
چگونه گرفتارم از عاشقی
به پا کرد شبی آتشی در دلم
که شد روزگارم تب عاشقی
نجاتم بده من رها نیستم
تو را لحظه ای من جدا نیستم
ندانم چه شد جان آواره ام
ندانم کجایم، چه ام،؟ کیستم
هنوز هم که عشق تو دین من است
صدا کردن تو، تسکینم است
اگر چه نشیند به کامم غمت
نگاه تو رویای شیرینم است
نجاتم بده من رها نیستم
تو را لحظه ای من جدا نیستم
نشانم بده راه آزادی ام
ندانم کجایم، چه ام،؟ کیستم
از آن روز که مهرت به دامم کشید
دو چشمم به جز تو کسی را ندید
تو این حال دشوار به من دادی ام
از آن دم که پایت به قلبم رسید