نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: شعر غمگین عاشقانه...

Threaded View

  1. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    275
    نوشته ها
    100
    پسندیده
    58
    مورد پسند : 71 بار در 65 پست
    Linux Chrome 73.0.3683.90
    جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی
    بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی

    صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
    یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی

    گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند
    ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی

    بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس
    با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی

    ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته
    از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی

    هم آبی و هم جویی هم آب همی‌جویی
    هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانی

    چند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان
    آمیخته‌ای با جان یا پرتو جانانی

    نور قمری در شب قند و شکری در لب
    یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانی

    هر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر
    بازار چنین خوش‌تر خوش بدهی و بستانی

    از عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن
    زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانی

    مولانا

  2. 2 کاربر پست -Barun- عزیز را پسندیده اند .

    !!yalda!! (04-12-2019)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن