دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید
دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، ، هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود…
صحنه پیوسته بجاست،، خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
! Paradox (09-16-2025)
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
Anoosh (09-17-2025)
من عاشق جانبازم از عشق نپرهيزم
من مست سراندازم از عربده نگريزم
گويند رفيقانم از عشق نپرهيزي ؟
در عشق بپرهيزم پس با چه برآميزم؟
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، ، هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود…
صحنه پیوسته بجاست،، خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
BLACK STAR (امروز)
میدمد صبح و کِلِّه بست سحاب
الصَبوح الصَبوح یا اصحاب
یک بازمانده از 1 پارس قدیم
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)