زين گونه ام كه در غم غربت شكيب نيست
گر سر كنم شكايت هجران غريب نيست
جانم بگير و صحبت جانانه ام ببخش
كز جان شكيب هست و ز جانان شكيب نيست
گم گشته ديار محبت كجا رود
نام حبيب هست و نشان حبيب نيست
عاشق منم كه يار به حالم نظر نكرد
اي خواجه درد هست و ليكن طبيب نيست
در كار عشق او كه جهانيش مدعي ست
اين شكر چون كنيم كه ما را رقيب نيست
جانا نصاب حسن تو حد كمال يافت
وين بخت بين كه از تو هنوزم نصيب نيست
گلبانگ سايه گوش كن اي سرو خوش خرام
كاين سوز دل به ناله ي هر عندليب نيست
منـــــ آنـــــےامــ ڪہ حلآل از حـــــرآم نشنـــآسمـــ !!
شـــرآبـــــ بـــآ تو حلآل استـــــ و آبـــــ بی تو حــرآمـــ !!
آمديم و سوختيم و از ما نفرتي بر جاي ماند...........
ديگر بس است.........
خاكمان كنيد........
دلم تنگ است ...
دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است،
سکوت از کوچه لبریز است،
صدایم خیس و بارانی ست،
نمی دانم چرا؟
در قلب من پاییز طولانی ست ...!
دلتنگم از این زمانه خطا کار.............
از این قلبهای گمشده..........
که مهربانش را به خون کشیده.......
ودر به در به دنبال مار خوش خط وخال هوس هایش میگردد........
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم تو نوازشگر دستان منی
به چه سازی بسرایم دل تنهای تو را
گر چه پاییز نشد همدمو همسایه ی من
به که گویم که تو آهنگ دل و جان منی
به که گویم که تو باران زمستان منی
همه رفتند از این شهر و دلم تنها ماند
به که گویم که تو عمریست که مهمان منی
گر چه خورشید سفر کرده ز کاشانه ی ما
به که گویم که تو عمری مه تابان منی
بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم
اگر چه می دانی که در غریبی زیستم
مثل رودی بستر این خاک طی کرده ام
تا بفهمم عاقبت در جستجوی کیستم
روبروی آینه شب تا سحر غم می خورم
تا بفهمم عاقبت سایه ی گم گشته ی کیستم
اگر چون کبک می خوانم اگر چون کوه خاموشم
صدای توست در فکرم خیال توست در ذهنم
دلم تنگ است ....برای آرزو های بیشمارم.......
تا کی به واقعیت بدل شوند......
دلم تنگ است..از نگفته ها..
بعضی حرف ها را نمی شود گفت..
با تو خاک خواهند شد....
چه دردناک ؛چه غم انگیز..
با این همه دلتنگی مردن....
دلم تنگ است.ﺑ
ﺮﺍﯼ ﺗﺼﺎﺣﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ!
ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ!
خودت میدانی که نمی توانم …
ولی …
ﻋﺸﻖ ﺗﻤﻠﮏ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ!
تعلق دو ذهن ، دو قلب …
و اگر …
اﮔﺮ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﯽ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ، ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻢ…
دلم بسیار تنگ است
یادمون باشه همیشه ذره ای حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود"، کمی کنجکاوی پشت"همین طوری پرسیدم"، قدری احساسات پشت"به من چه اصلا"و اندکی درد پشت"اشکالی نداره"هست .
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0
مجوز های ارسال و ویرایش
