روز قیامت


بنا بر مفاد آیات و روایات اسلامی، در فردای قیامت که گاه حساب و کتاب اعمال آدمیان است، دو گروه‌ هستند که مورد سوال و جواب اخروی واقع نمی‌شوند.
آیات قرآن در پاسخ بدین سوال که آیا در روز حساب، همه انسان‌ها مورد سوال واقع می شوند یا نه، سه دسته است:
1. (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلینَ).)[اعراف/6)
«قطعاً كسانى كه پیامبران به سوى آنان فرستاده شدند و از خود فرستاده شدگان سوال خواهیم كرد».
از این کریمه فهمیده می شود که نه فقط عموم مردمان بلکه همه فرستادگان الهی نیز مورد سوال هستند.
2. (أُحْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْواجَهُمْ وَما كانُوا یَعْبُدُونَ* مِنْ دُونِ اللّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحیمِ* وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسوولُونَ) .[صافات/22 تا24]
این کریمه نیز دلالت می کند بر اینکه از میان همه مکلفان، تنها ستمگران مورد محاسبه واقع می شوند.
3. (فَیَوْمَئِذ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جانٌّ) .[رحمن/39]
«در این روز (قیامت) از گناهان هیچ فردى از انس وجن سوال نمى شود».

این آیه نیز اشاره دارد به اینکه هیچ یک از انسان‌ها و جنیان مورد سوال نیستند.
در نگاه نخست، چُنین می‌نُماید که بین آیات یادشده ناسازگاری وجود دارد حال آنکه خود قرآن فرموده است: لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ(فصلت/42)
از پیش روى آن و از پشت ‏سرش باطل به سویش نمى ‏آید وحى [نامه]اى است از حكیمى ستوده.
پس چگونه می‌توان میان این دسته از آیات جمع کرد؟
پاسخ این سوال مبتنی بر تقدیم یک مقدمه است و آن اینکه کلمه "حساب" در پهنه آیات قرآن به دو معناست: یک. حساب تکوینی دو. حساب تدوینی
مراد از حساب تکوینی این است که چرخه هستی و اجزاء آفرینش بر پایه یک سلسله سنن و قوانین لایتغیر الهی استوار گردیده است. چنانکه قرآن می فرماید: (اَلشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبان). خورشید و ماه (و حركت آن دو) حساب شده است».
این قوانین در همه مراتب وجود اعم از وجود دنیوی، برزخی و اخروی نیز جریان دارد. یکی از این سنن، رابطه تکوینی بین اثر و موثر است که در همه نشآت هستی برقرار است. و از آنجا که برزخ، دنباله دنیا و آخرت، باطن آن است لذا اثر هر کس در قیامت بدو باز می‌گردد چنانکه گفته‌اند:«الدنیا مزرعه الاخره»
بر اساس این معنا و مفهوم(حساب تکوینی)، محاسبه روز حشر جنبه همگانی دارد و این همان معنای مورد اشاره در دسته نخست آیات گفته شده است.
اما واژه "حساب" گاهی به معنای حساب تدوینی است که در متون معارف مکتوب با عنوان "پرونده اعمال" گره می‌خورد.
طبق این معنا از حساب دو گروه هستند که در قیامت، از ایشان سوالی به عمل نمی‌آورند.
1. مخلصان که از زمره گروه اهل حق‌اند.
2. مشرکین که از زمره گروه اهل باطل‌اند.

مخلَصین
یکی از ویژگی‌های رشک‌برانگیز افراد مخلص(به فتح لام) این است که چون در دنیا به حساب و کتاب اعمال خود رسیده‌اند در روز قیامت، از احضار و حساب و کتاب و ترازوی اعمال، رهیده و به اصطلاح اهل عرفان، حشر آفاقی نخواهند داشت. بر این حقیقت دلالت دارد کریمه: فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ: به یقین همگی (در دادگاه عدل الهی) احضار می‌شوند! مگر بندگان مخلص خدا! (صافات/128).
به نظر می رسد مخلصین همان کسانی هستند که در جریان نفخ صور اول که همگان را مرگ در می‌رباید، صعقه و هول این صیحه آسمانی در امانند.
توضیح اینکه بنا بر آیات قرآن، در جریان نفخ صور اول، همه می‌میرند جز گروهی اندک. چنانکه فرمود: وَ نُفِخَ فِی‌ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن‌ فِی‌ السَّمَـٰوَ'تِ وَ مَن‌ فِی‌ الارْضِ إِلَّا مَن‌ شَآءَ اللَهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَی‌' فَإِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنظُرُونَ.(68/زمر).
این گروه اندک، تنها یک مرگ دنیوی دارند و بنا بر آیه یادشده، از رخداد صعقه‌ یا فزعی که در پی نفخه اول، منجر به مرگ همگان می‌شود، در امانند. از سویی، ذیل آیه می‌فهماند که حکم قیام‌ و حضور در نزد پروردگار، شامل این گروه اندک نمی‌شود بلکه مختص کسانی است كه‌ در نفخ‌ صور اوّل‌ مرده‌اند، و اینانند كه‌ بواسطۀ نفخ‌ صور دوّم‌ كه‌ نفخ‌ احیاء و زندگی‌ است‌، زنده‌ می‌شوند و در برابر پروردگار حضور پیدا می‌كنند. تا اینجا از این آیه می‌توان این نتیجه را گرفت که یک عده هستند که در قیامت حاضر نمی‌شوند. حال باید ببینیم اینها چه کسانی‌اند؟
اگر این آیه را کنار آیه‌ای دیگر از قرآن بگذاریم که می‌گوید: فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَهِ الْمُخْلَصِینَ. (127/صافات):[همه آنها در قیامت حاضر می‌شوند مگر‌ بندگان‌ مُخلَص]،‌آنگاه فهمیده می‌شود که مراد از «مَن‌ شَآءَ اللَهُ»كه‌ نمی‌میرند، كسانی‌ هستند كه‌ در قیامت حضور ندارند؛ یعنی مُخلَصین‌
نتیجه اینکه مخلَصین، مصداق افرادی هستند که از مرگ حاصل از نفخه اول در امانند. و چون می‌دانیم که نفخه اول و دوم در عالم برزخ رخ می‌دهد، نتیجه می‌گیریم که آنها، گذشته از حیات برزخی‌، از حضور در عرصه قیامت نیز فارغ‌اند. اما اینکه کجا هستند پاسخ این است که مخلصین به واسطه اینکه و پس از مرگ دنیوی، بی‌آنکه این دو مرحله را طی کنند و آماده شوند برای حساب و کتاب روز میزان، به بهشت عدن الهی داخل می‌شوند.
مشرکین
سند مربوط به عدم حساب‌کشی از اهل شرک، دو روایت است که موید آیاتی است که اهل شرک و گناه را مشمول سوال و جواب نمی‌داند:
روایت نخست. انَّ اللّهَ عَزَّ وَجلَّ یُحاسِبُ كُلَّ خَلْق إِلاّمَنْ أَشْرَكَ بِاللّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَإِنَّهُ لا یُحاسَبُ وَیُومَرُ بِهِ إِلَى النّارِ
این روایت را شیخ صدوق در عیون‌الاخبار از امام هشتم علیه السلام آورده است و ترجمان آن چنین است:

خداوند همه (گنه‌كاران) را مورد حساب قرار مى دهد مگر مشركان كه بدون رسیدگى به حسابشان روانه دوزخ مى گردند.
روایت دوم. از امام سجاد(ع): « اعْلَمُوا عِبادَ اللّهِ أَنَّ أَهْلَ الشِّرِكِ لا تُنْصَبُ لَهُمُ الْمَوازینَ وَلا تُنْشَر لَهُمُ الدَّواوینَ وَإِنِّما تُنْشَرُالدَّواوینَ لأهْلِ الإسْلام» ِ(بحار الأنوار: ج 7، باب 11، روایت2)
اى بندگان خدا آگاه باشید كه براى مشركان میزانى نهاده نمی وشد و دیوان ها (پرونده ها) گشوده نمى گردد و فقط براى موحدان دیوان ها گشوده مى شود.