باغ وحش پارک آبی
بعد از دیدن این سه پارک که حدودا دو ساعتی طول کشید دیگه وقت این شده بود بریم پارک آبی البته قبلش رفتیم غذا خوردیم و یه گشتی توی مغازه های اونجا و دور و بر پارک زدیم. الان دیگه باید لاکر میگرفتیم تا وسایل رو اونجا بذاریم و لباسا رو عوض کنیم و بریم برای پارک آبی.

برای کرایه کردن لاکر ها باید از همون پله برقی که کنار باغ وحش بود پایین بیاید و به سمت چپ مستقیم برید تا جای اونا رو پیدا کنید. لاکرها در دوسایز کوچک و بزرگ با دو قیمت 22 و 43 رینگیت هستن و برای باز کردنشون باید بارکد دستبندتون رو جلوی اسکنر کنار لاکرها بگیرید و امنیت بالایی دارن.

سیستم باز کننده لاکرها با استفاده از دستبند بارکد دار
به پارک آبی رفتیم و همه ی سرسره های اونجا رو امتحان کردیم و بعضی ها رو هم چند بار رفتیم و واقعا هیجان بالایی داشتن و صف وسایل خیلی خلوت و خوب بود و به راحتی میشد از سرسره ها استفاده کرد.اونجا یه دریاچه بزرگ داشت،چندتا سرسره داشت که بهترینش vuvuzela بود که شبیه یه قیف بود و خیلی مهیج و جالب بود و حتما این سرسره رو برید و از دستش ندید.

یک بازیش هم بود که موج های خیلی قوی تولید میکرد و با یه تخته موج سواری میرفتی و واقعا سخت بود اما خیلی جالب و فقط کافی بود یه لحظه غفلت کنی تا با موجها به دیوار پرت بشی! معروف ترین جاذبش هم که پل معلقشه که تجربه ی بسیار جالبیه خصوصا در وسطای پل که پایین رو میشه دید.در مجموع این پارک آبی اونقدرها که فکر میکردم بزرگ نبود و ماکه تقریبا همه ی بازی ها رو دوبار رفتیم بیش از دو سه ساعت رو توی پارک آبی نگذروندیم پس بابت اینکه با دیدن بقیه پارک ها برای پارک آبی وقت کم بیارید نگران نباشید.

بعد از پارک آبی بستنی خوردیم و چقدر خوشمزه بودن و کلا بستنی های اونجا به نظرم مزه ی بهتری دارن و از دستشون ندید. شاید هم به خاطر گرمای هواست که لذت بستنی خوردن بیشتر میشه!

نمایی از پارک آبی و پل معلق
پیاده رو های محوطه باغ وحش که طراحی زیبایی داشتن
بعد از پارک آبی به سمت لاکرها رفتیم و وسایل رو برداشتیم و لباس ها رو عوض کردیم و به سمت شهربازی یا همون amusement park رفتیم که هرجاییش سرک میگشیدیم یه چیز تازه ای کشف میکردیم و کلی تفریحات داشت مثل یک دهکده ای که با تم فیلم های وسترن و کابوی ساخته شده بود.

یه سرسره آبی که با قایق های بادی ازش سر میخوردیم، یه ترن هوایی که گرچه کوتاه بود ولی هیجان بالایی داشت و اونجا نفر جلویی من داشت با گوشیش فیلم میگرفت و من هم میترسیدم که هر لحظه گوشیش بخوره تو صورت من آخه سرعت بالایی داشت و خیلی هم بالا پایین داشت و این اتفاق هیجان این بازی رو بیشتر کرده بود،

یه جایی داشت که رودخونه خروشانی بود و با قایق های گردی توی مسیرش با سرعت میرفتیم و خیس هم شدیم و خیلی چیزای دیگه که خودتون باید تجربش کنید.

دیگه ساعت 6:30 شده بود و باید برمیگشتیم چون تور لیدر گفته بود که ساعت 7:30 میاد دنبالمون و خواستیم یه نگاهی هم به مرکز خرید پیرامید بندازیم. موقع برگشتن شما میتونید بقیه پولتون رو که از موجودی دستبند خرج نکردید پس بگیرید یا همون refund و وقتی که از مجموعه خارج شدید سمت چپ درب ورودی یه فروشگاه هست به اسم nickelodeon و اونجا میتونید این کار رو انجام بدید. در مرکز خرید پیرامید یه چیز جالبی هم که دیدیم طبق ی پایین اونجا اسکیت رو یخ ((ice skating داشت که خواستم برم امتحان کنم ولی ساعت کارش تا 8:00 بود و از هفت به بعد دیگه کفش کرایه نمیداد ولی شما اگه دوست داشتید زودتر برید و امتحان کنید.

موقع برگشت دوباره با تاخیر های معمول تور مواجه شدیم و در نهایت ساعت 8:30 از سانوی لاگون به سمت هتل حرکت کردیم و بعد از حدود 45 دقیقه به هتل رسیدیم و اینقدر خسته بودیم که بعد از خوردن شام خوابیدیم برای فردا که برنامه ی باتو کیو رو داشتیم.

خلاصه هزینه های روز دوم برای هر نفر:

1-خرید تور پارک آبی: 50 دلار(نرخ تبدیل دلار به رینگیت 4)

2-شارژ دستبند بارکد دار: 50 رینگیت

3-شام و نهار مجموعا حدود 30 رینگیت

مجموع: 280 رینگیت

روز سوم

امروز برناممون این بود که به توریستی ترین مکان کوالا یعنی batu caves بریم. ساعت 9:30 از هتل بیرون زدیم و با سه چهار دقیقه پیاده روی به ایستگاه مونوریل نزدیک هتل که راجا چولان بود رسیدیم. از اونجا به KL sentral رفتیم و با KTM komuter به باتو کیو نرفتیم چون پلت فرم اشتباهی رو سوار شدیم و یجای خیلی ناجور همونطور که پیش تر هم گفته بودم پیاده شدیم و دوباره پلت فرم مقابلش و سوار شدیم و و البته به بلیت هم نیاز نداشتیم. مترو خیلی خلوت و خوبی بود و بعد از حدود 20 دقیقه رسیدیم.

مونوریل در مسیر رفتن به KLsentral
KTM komuter در مسیر باتو کیو
البته چون بار اول بود که با این روش مترو و مونوریل جابجا میشدیم و KLsentral پیدا کردنش برامون سخت بود(چون وقتی از مونوریل پیاده میشید فقط شما یه مرکز خرید بزرگ رو میبینید) و باید پرس و جو کنید تا پیداش کنید و از تابلو ها هم میتونید کمک بگیرید ولی روزای بعدش خیلی سریع و راحت از وسایل حمل و نقل استفاده میکردیم. به عنوان یه راهنمایی وقتی از مونوریل پیاده میشید مستقیم به یه پله برقی میرسید، از پله برقی بالا برید و سمت چپ برید تا به فروشگاه Victoria's secret برسید و بعد از اون چند متر جلوتر و از سمت چپ فروشگاه ادامه بدید و از پله ها برید پایین و به KLsentral میرسید.

KLsentral، مرکز حمل و نقل کوالالامپور
باتو کیو از مجموعه معابد هندی ساخته شده که مشهور ترین جاذبش مجسمه طلایی رنگ بودای ایستاده موروگان هستش و این مجموعه بزرگترین معبد هندو خارج از هند هستش و از جاهایی هست که حتما در سفر به کوالالامپور باید دید.

بر خلاف تصوری که از اونجا داشتم این مجموعه خیلی بزرگ و متنوع بود و جاهای مختلفی داشت مثل بازارهای محلی، معبد های مختلف،یه برکه با یه فضای سبز خوب،جایی که با حنا روی پوست طراحی میکردن،معبد های مختلف و غارهای جالب و...اول از همه که از مترو پیاده میشید از یه بازار دست فروشی میگذرید و بعد از اون وارد محوطه اصلی میشید.

ما هم از همون اولش به همه ی جاهاش رفتیم و اولین جایی که رفتیم یه غاری توی کوه بود به نام رامایانا که مجسمه های هندی و بودای های مختلفی مثل بودای خوابیده داشت و فضای مرطوب و زیبایی بود:

بعد از اون یه معبد با طراحی خیلی زیبایی رو دیدیم که اتفاقا یک مراسم عروسی هندی هم داشت برگزار میشد و دیدن مردم هندی با لباسای رنگارنگ و زیبا و آداب و رسوم هندی خیلی جالب بود که ما شانسش رو داشتیم و اینم از ویژگی های خوب مالزیه که میتونید با چند ملیت مختلف همزمان آشنا بشید.

معبد هندی با طراحی خیلی زیبا و مجسمه های طلایی بالای اون
عروسی هندی در حال برگزاری
بعد از اون رسیدیم به مجسمه موروگان و اون 272 پله معروفش که هندی ها اعتقاد دارن اگه کسی با زانو این پله ها رو طی کنه گناهانش بخشیده میشه و سالی یک بار این کار رو در مراسمی انجام میدن .دیدن اون مجسمه طلایی بزرگ موروگان واقعا لذت بخش بود چون بعد از عکسای زیادی که ازش دیده بودم حالا خود مجسه واقعی و عظیمش رو میبینم. توی همون محوطه یه گشتی زدیم و مغازه های اطرافش رو نگاهی انداختیم و یه گردن آویز های گلداری خریدیم که خیلی بوی خوبی داشتن و یادمه که تا آخرین روز سفرمون بوی اونها تو اتاق میومد!اونجا علاوه بر میمون های با نمکی که هست، کبوتر های خیلی زیادی هم داره که زیبایی اونجا رو بیشتر میکرد.

قسمتی از مجموعه باتو کیو
کبوترهای زیاد توی محوطه که منظره ی جالبی رو بوجود آورده بودن
مجسمه موروگان از نمای نزدیک
تصمیم گرفتیم که از پله ها بریم بالا و با اینکار بازدیدمون رو از مجموعه باتو کیو کامل کنیم. وقتی از این 272 تا پله بالا میرید به مقصدتون زیاد فکر نکنید چون اون بالا اصلا چیز خاصی نداره فقط چندتا مغازه و دوباره مجسمه ها و بوداهایی مثل همون غار رامایانا هستن و جاذبه اصلی همین رفتن به بالا از روی این پله های رنگی و زیباست که از خیلی چیزا مثل دیدن مجسمه موروگان از نمای پشتی و از بالا، دیدن منظره ی پایین، تماشا کردن میمونهای بازیگوش و احتمالا با اونها سرگرم شدن مثل ما که یک بار اومد که گلهای گردن آویز رو بکشه و ببره و یبار دیگه هم بطری نوشیدنی رو برد؛ میتونید لذت ببرید.

همون میمونی که بطری مارو برد!
نمایی از محوطه پایین و مجسمه موروگان از روی پله ها
همون پله های معروف باتو کیو
حدودای ساعت 13:30 بود که دوباره سوار KTM komuter شدیم و برگشتیم به KLsentral تا هم بلیت های گنتینگ هایلند رو برای فردا بخریم و هم نهار بخوریم و در آخر هم با مونوریل برگردیم هتل. برای خرید بلیت گنتینگ هایلند باید به طبقه ی پایین KLsentral برید به پارکینگ اتوبوس ها و اونجا چندتا باجه هست که روشون اسم ایستگاه های مختلف رو زده و میرید تا به باجه مربوط به فروش بلیت گنتینگ برسید.

شما هر ساعتی رو بخواهید برای رفت میتونید انتخاب کنید و خیلی بهتره که بلیت برگشت رو هم از همونجا بگیرید.این بلیت هم برای اتوبوس و هم برای سوار شدن به تلکابین هستش و هزینش برای رفت و برگشت و برای هر نفر 20 رینگیت میشه که به نظرم در مقابل 50 دلار تور خیلی بهتر و راحت تره و هم زمانتون رو خودتون میتونید مدیریت کنیید.

ایستگاه اتوبوس طبقه پایین KLsentral
بعد از خرید بلیت ها برای نهار به برگر کینگ در KLsentral رفتیم و بعدا از نهار برای استراحت و با استفاده از مونوریل به هتل رفتیم. همونطور که قبلا تور لیدرمون گفته بود در زمانی که اونجا بودیم قرار بود که یه تظاهرات باشه و مثل اینکه امروز اون تظاهرات بود.این رو از صبحش که داشتیم به ایستگاه مونوریل میرفتیم از پلیس های زیادی که همه جا بودن فهمیدیم اما وقتی که از مونوریل پیاده شدیم صدای شیپور های زیادی میومد و دیدیم که یه دسته آدم با لباسای قرمز و خیلی منظم و بدون اینکه مشکلی ایجاد کنن به نشانه ی اعتراض با شیپورهاشون صدا درست میکردن و برای ما دیدن همچین تظاهرات منظم و زیبایی (!) در نوع خودش جالب بود و از این خوشحال بودیم که اصلا از چنین اتفاقی احساس بد و ناامنی نداشتیم و مثل همایش های پیاده روی خودمون تو ایران بود

تظاهرات مردم قرمز پوش مالزی و نظم خاصی که داشتن
برنامه ی ما برای بعد از ظهر رفتن به محله چینی ها و بعد از اون یه گشتی توی بوکیت بینتانگ بود که تصمیم داشتیم با تاکسی بریم اما اگه کسی بخواد با مونوریل بره باید ایستگاه maharajalela پیاده بشه و از اونجا با چند دقیقه پیاده روی به محله چینی ها یا Petaling street برسه.

مسیر پیاده روی از ایستگاه مونوریل تا محله چینی ها