بيوگرافي ماکسيم فاژي طراح آپولو
درباره "ماکسيم فاژي "، دانشمند فضايي، که کمتر کسي او را مي شناسد.
تاريخ فضانوردي سرشار از وجود کساني است که در عين موثر بودن، نام و نشان آنها سال ها پنهان مانده يا لااقل در حد ارزش شان مطرح نشده است. اين تنها شامل شوروي سابق و پنهان کاري هاي حکومتي آن دوران نمي شود. در ايالات متحده نيز کساني بودند که نقش مهمي در فناوري فضايي اين کشور داشتند اما درباره آنها، اطلاعات بسيار اندکي منتشر مي شد. يکي از آنها" ماکسيم فاژي" است. او را حتي بسياري از آناني که سال ها اخبار فضايي را دنبال کرده اند نمي شناسند.
ماکسيم فاژي در 26 آگوست 1921 در استانکريک از هندوراس انگليس (در حال حاضر بليز) به دنيا آمد. پدرش "هنري فاژي" پزشک بود و چند سال پس از جنگ جهاني اول به عنوان کارمند دولت انگليس در آمريکاي مرکزي کار مي کرد. پس از مدتي به ايالات متحده مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد.
ماکسي فاژي در دوران کودکي به ساخت هواپيماهاي مدل و خواندن داستان هاي علمي - تخيلي علاقه مند شد.او ساعت زيادي از وقتش را صرف خواندن کتاب هاي "ژول ورن" و "هربرت جرج ولز" مي کرد. پدرش گرچه پزشک بود، اما او را در اين راه کمک و تشويق مي کرد. فاژي نوجوان تصميم گرفت در آينده مهندس شود. بعد از پايان تحصيلات متوسطه در سال 1939 در شهر سان فرانسيسکو، نخست به کالج فني سان فرانسيسکو و سپس دانشگاه ايالتي لوئيزيانا روي آورد و توانست مدرک مهندسي مکانيک خود را در سال 1943 دريافت کند.
سه سال به عنوان ملوان زيردريايي در نيروي دريايي ايالات متحده خدمت مي کرد. سپس در مرکز تحقيقات لانگلي در همپتون به عنوان پژوهشگر مشغول به کار شد. وي يکي از کساني بود که با کميته ملي مشورتي در زمينه هوانوردي "ناکا" (1) که بعدا به سازمان ملي هوانوردي و فضا (2) (ناساي فعلي) تغيير نام داد، در لانگلي، روي طراحي هواپيماي فراصوت ايکس- 15 کار مي کردند.
در اکتبر 1957 و به دنبال پرتاب اسپوتنيک - 1، نخستين ماهواره جهان توسط روس ها، او و 34 مهندس ديگر توسط مسئولان ايالات متحده انتخاب شدند تا يک گروه ضربت تشکيل دهند و با سرعت بر روي ناوي براي پروازهاي سرنشين دار کار کنند، ناوي که بعدا نام "مرکوري" به خود گرفت و 6 فضانورد آمريکايي را بر عرشه خود به فضا برد و به زمين برگرداند.به اين ترتيب بود که وي به عنوان سرمهندس طراح مرکز مهندسي و توسعه ناوهاي سرنشين دار انتخاب شد که امروز ما آن را به عنوان "مرکز فضايي جانسن" مي شناسيم. فاژي نزديک به 20 سال در اين سمت فعاليت داشت.
او بود که "سامانه موشکي نجات" را پيشنهاد و طراحي کرد. وي در آن زمان پيش بيني کرد که اگر موشک بالابرنده يک ناو سرنشين دار نتواند به خوبي عمل کند، به طور مثال روي سکوي پرتاب منفجر شود و يا به دليل نقص فني نتواند ناو کيهاني را به مدار برساند، سرنشين اين ناو از بين خواهد رفت به همين دليل بايد سامانه اي ساخت که در برابر خطرهاي مختلف مربوط به موشک بالا برنده، جان فضانورد را حفظ کند.
سامانه موشکي فاژي بر بالاي سفينه وصل مي شد و در زمان حادثه پيش بيني نشده، مثلا انفجار يک موشک بر روي سکوي پرتاب، اين سامانه، ناو کيهاني را لحظاتي قبل از حادثه از بقيه بدنه موشک جدا کرده و به فاصله مطمئني مي برد تا توسط چتر نجات و به صورت آرام فرود آيد. چنين سامانه اي بود که در جريان حادثه "سايوز تي - 10 آ " توانست جان دو کيهان نورد روس را نجات دهد.
وي بعداً در طراحي ناو جميني، دومين سفينه سرنشين دار ايالات متحده، نيز سهم داشت. سفينه جميني در حقيقت شکل پيشرفته تر مرکوي بود که مي توانست دو نفر را به مدار ببرد. جميني، 10 پرواز سرنشين دار داشت و تجربه فاژي در سفينه قبلي توانست در طراحي و ساخت اين ناو موثر باشد.
اما شاهکار اصلي وي طراحي و ساخت سفينه آپولو بود که آمريکايي ها را به ماه رساند. فاژي سرمهندس طراح ناو آپولو بود. اين سفينه حيثيتي بين المللي براي دستگاه فضايي ايالات متحده به وجود آورد.
چند ماه بعد از پرواز آپولو - 11 در ژوئيه 1969 و گام نهادن آرمسترانگ بر سطح ماه فاژي و يک گروه کوچک از همکاران او (از جمله فضانورد سابق " جو آلن") طراحي ناو سرنشين دار قابل استفاده مجدد را به ناسا پيشنهاد دادند؛ سفينه اي که بعدا نام "شاتل فضايي" به خود گرفت.
در اين سيستم، يک ناو کيهاني به شکل هواپيما، حدودا در اندازه هواپيماي دي. سي. 3 با کمک موتورهاي خود که از يک مخزن سوخت در بيرون از بدنه سفينه تغذيه مي کرد و دو موشک جامدسوز به فضا پرتاب مي شد موشک هاي جامدسوز پس از پايان کار، از ناو جدا شده و مخزن بيروني، تا مدار زمين آن را همراهي مي کرد. در بازبيني هاي ناسا، طرح او براي ساخت موشک کمکي جامد سوز مورد تجديدنظر قرار گرفت. موشک هاي پيشنهادي فاژي يک پارچه بودند اما ناسا ترجيح داد آنها از چند بخش جدا، اما به هم متصل تشکيل شوند.
براي آن که گازهاي حاصله از درزها نشت نکنند از يک واشر لاستيکي بايد استفاده مي شد. خرابي يکي از همين واشرها بود که باعث نشت گاز شعله ور و انفجار چلنجر در ژانويه 1986 شد. او کار براي ناسا را تا سال 1981، اندکي پس از دومين پرواز شاتل فضايي ادامه داد. پس از بازنشستگي، فاژي يکي از بنيانگذاران شرکت "اسپيس ايندوستري" در سال 1982 بود.
او مقالات علمي زيادي نوشت؛ همچنين نويسنده کتاب هاي "ناوهاي سرنشين دار"، مهندسي طراحي و کاربرد" (در سال 1964 با همکاري پاول پورسر ونورمن اسميت)، "فناوري سامانه هاي فضايي سرنشين دار" (در سال 1965) و " پروازهاي فضايي سرنشين دار" (در سال 1965) بود.
ماکسيم فاژي سرانجام به دليل سرطان مثانه، در 9 اکتبر سال 2004 در سن 83 سالگي درگذشت.
"کريستوفر کرافت"، مدير سابق مرکز فضايي جانسن در باره او گفت: "ماکس فاژي يکي از اسطوره هاي طراحي و ساخت ناوهاي سرنشين دار به شمار مي رود."
فاژي در دوران زندگي اش به دليل خدمات فوق العاده به فناوري هاي فضايي، به دريافت مدال و افتخارات متعددي نايل آمد که از جمله مي توان به دکتراي افتخاري از دانشگاه ايالتي لوئيزيانا و دانشگاه پيتزبورگ، مدال ناسا براي رهبري برجسته، جايزه ابتکار برجسته از موسسه مهندسي برق و الکترونيک، مدال طلا از انجمن مهندسان مکانيک ايالات متحده اشاره کرد.