بیشترین فعالیت های فرش بافی در اراک تا آن جا كه از شواهد تاریخی بر می آید در اواخر زمان قاجاریه در این استان صورت گرفته و دلیل عمده آن را می توان به سعی و اهتمام تجار خارجی و تبریزی درپیشبرد این صنعت تعبیر كرد.شاید اگر سیستم های پیشرفته بانکی به گونه ای که امروزه در خدمت تجار عملیات تبدیل اشعار و ارسال حواله های بانکی را انجام می دهند در گذشته نیز وجود داشت و این چنین سریع و مطمئن عمل می کرد. قالی بافی اراک به گونه ای امروزی و دست کم در کمیت فعلی آن نبود. تفسیر این کلام این است که چون شرکت سوئیسی- انگلیسی زیگلر که در اواخر قرن گذشته کالاهای انگلیسی را درایران معامله می کرد در تبدیل وجود کالاهای فروخته شده خود به لیره طلا و ارسال آن ها از طریق روسیه به لندن همواره دچار اشکال بود جهت رفع این اشکال درصدد می آید از محل درآمدهای حاصله از سلطان آباد(اراک فعلی) تعدادی قالی و قالیچه خریداری کرده به انگلیس بفرستند.اولیای شرکت نامبرده با این ابتکار یک مرتبه با یک تیر سه نشان را می زنند به این گونه که علاوه بر رفع مشکل انتقال پول موفق به تحصیل درآمد بسیار زیادی از یک منبع پربرکت دیگری چون قالی گردیده و در این میان به پیکر بی رمق قالی بافی ایران نیز جان تازه ای می بخشند.در اجرای این منظور درسال 1262 هجری شمسی این شرکت با تأسیس واحد نسبتاً بزرگی در سلطان آباد فعالیت های خود را در زمینه صنعت و تجارت قالی شروع کرده و به زودی دامنه آن را به سایر نقاط مستعد از جمله کرمان و تبریز گسترش داد. کارگزاران مسئول این شرکت با تهیه مواد اولیه مرغوب از جمله کلافهای رنگ شده و نقشه های مورد علاقه خود بر روی کاغذهای شطرنجی که به صورت یک سابقه خوب همچنان در قسمت نقش قالی ایرانی باقی مانده و سفارش بافت به بافنده های مستعد توانستند به صدور تعداد قابل توجهی فرش ایرانی به بازارهای خارج، دست یابند.
شرکت زیگلر بعد از این راه گشائی اولیه و داد و ستد سود آوری که از این طریق و همچنین خرید و فروش فرش های تاریخی ایران انجام داد اندکی قبل از آغاز جنگ جهانی اولی داوطلبانه از فعالیت های تجارتی خود در ایران دست کشید و میدان را برای سایر رقبای خود از جمله آلمانی ها و آمریکاییها که اندکی بعد ازآن ها در ایران راه پائی جسته بودند باز کرد.دراین میانه تجار آینده نگر تبریزی نظاره گر بر فعالیت های این شرکت های بیگانه که به حق و ناحق برسر سفره پربرکت تجارت قالی نشسته بودند به موازات آنها به کاری مشابه در جهت تهیه قالی و قالیچه برای سفارش های اروپائی خود در میزان قابل توجهی دست زدند ولی همواره در جستجوی فرصت مناسبی بودند تا این لقمه چرب را از رقیب های خارجی خود بربایند.شعله ور شدن آتش جنگ جهانی اول در 1914 در اروپا درست همان فرصات مناسبی بود که به آن ها هدیه می گردید. این جنگ که بازنده اصلی آن کشور آلمان بود موجب آن به سراسر جهان انگیزه دیگری بود که صنعت فرش را درتمامی مراکز بافندگی از جمله اراک دچار رکود ساخته و آینده آن را به زیرسئوال ببرد. خوشبختانه با رفع بحران و با سفارش هائی که اراک از مشتریان آمریکائی خود به خصوص برای قالی های ساروق دریاف کرد و هم چنین با علاقه مندی تجار تبریزی و سرمایه گزاران محلی که هم جوار با هم میهن های ترک زبان خود به این صنعت نوخاسته روی آور شده بودند. قالی بافی اراک توانست به رشد خود کم و بیش با آهنگ قبلی ادامه دهد.در زمان جنگ جهانی دوم برای مدتی قالی بافی در اراک متوقف بود ولی در خاتمه جنگ دوباره رونق پیشین خود را بازیافت. تغییرات حاصل از این جنگ ها و هم چنین بحران اقتصادی آمریکا این بود که ابتدا شرکت های خارجی، شعبات خود را در ایران برچیده و ناگزیر شوند سفارش های خود را از طریق بازرگانان ایرانی انجام دهند و دوم اینکه در این گیر و دار نیز تجار تبریز جای خود را به سرمایه داران محلی واگذار کنند.فرش های اراک بیشتر از انواع متوسط و مرغوب و گره فرش ها از نوع فارسی و پشم های به کار رفته در قالی بافی آن از نوع مرغوب می باشد. بد بافی و استعمال گره های تقلبی و یا جفتی کیفیتی است که در فرش های این ناحیه کمتر دیده می شود. بافنده اراکی بر اساس سنت های دیرین خود همواره از روی نقشه می بافد و طرح های آن از محلی به محل دیگر تغییر می کند.اگر سابقه تاریخی را رها کرده و به مشخصه های بافت این ناحیه بپردازیم باید اضافه کنیم که فرش های اراک بیشتر از انواع متوسط و مرغوب و گره فرش ها از نوع فارسی و پشم های به کار رفته در قالی بافی آن از نوع مرغوب می باشد. بد بافی و استعمال گره های تقلبی و یا جفتی کیفیتی است که در فرش های این ناحیه کمتر دیده می شود. بافنده اراکی بر اساس سنت های دیرین خود همواره از روی نقشه می بافد و طرح های آن از محلی به محل دیگر تغییر می کند.نقش فرش های آن دست کم در جدید بافت ها زیاد متنوع نیست. آن ها سال های درازی است که طرح های لچک و ترنج گلدار، هراتی، گل حنائی، مینا خانی و خرچنگی را در زمینه های قرمز مسی، قرمز لاکی و عاجی و بژ می بافند.در ناحیه اراک از نظر مرغوبیت سه نوع فرش تولید می شود: مشگ آباد- محال- ساروق.اگر ملاک، وجه تسمیه شهری را بر اساس کیفیت فرش های تولیدی در آن در نظر می گرفتند، مشگ آباد این شهر معطر در عالم خیال و بداقبال از نظر عاقبت که بر اثر تمرد مالیاتی ساکنان آن به امر فتحعلی شاه قاجار به توپ بسته شد و از نقشه جغرافیائی حذف گردید نامی چنین شامه نواز و فرح انگیز را نمی توانست به خود اختصاص دهد. متأسفانه از فرش های پست و نامرغوب آن در گذشته به تعداد زیاد به خارج صادر گردید و به نام فرش ایران لطمه زد.فرش های محال بی آنکه مشخصه جغرافیائی خاصی را تداعی کنند به نوعی از دست بافت های شسته رفته تر از مشگ آباد با رنگ های شفاف تر و کلاف های مرغوب تر اطلاق می گردد. حال به فرش ساروق می پردازیم چراکه فرش ساروق که یکی از مشهورترین فرش های اراک است.
فرش ساروق
قالی بافی مهم ترین صنعت ساروق است. در گذشته بیشتر قالیچه های ساروق از نقش ترنج الهام می گرفتند. این قالی ها بدلیل ریز بافت بودن و داشتن پرزهای کوتاه، همچون تخته ای سخت و فشرده به نظر می رسیدند و رنگ متن اکثریت آنها کرم و لاجوردی بود. این ویژگی ها موجب شد که قالی ساروق در سراسر ایران و جهان شهرت یابد. البته در حال حاضر تغییراتی در نقشه، رنگ، متن و طول پرزها ایجاد شده است. به این ترتیب که نقشه ها به صورت طرح سراسری گل و برگ است. 80 درصد متن به رنگ گلی است و ارتفاع پرزها به 10 میلی متر میرسد که با 25 تا35 چین در هر گره به شیوه فارسی باف بافته می شود.در حال حاضر، بیش از 60 درصد تولید قالی منطقه اراک، از نوع ساروق است. در طرح های قالی مذکور، همواره یک نوع یکنواختی وجود درد. به طوری که در نقشه ها تنوع چندانی مشاهده نمی شود. تفاوتی که بین قالی ساروق با دیگر مناطق وجود دارد، در نوع استفاده از گره ها است. به این معنا که در قالی ساروق از گره فارسی باف استفاده می شود.
نقشه و طرح قالی ها و قالیچه های ساروق
نیمی از زیبایی قالی و قالیچه مدیون ذهن خلاق و هنرمند نقاشان و نقشه کشان قالی است. هر قالی بر اساس یک طرح از پیش طراحی شده که نقشه نام دارد، بافته می شود. این نقشه به منزله مدل نقاشی است که هر چه زیباتر و دلپذیرتر باشد زیبایی قالی بافته شده نیز افزایش می یابد. از این رو میتوان گفت که نه تنها قالی بافان هنرمند و چیره دست ساروقی که نقشه کشان بزرگ و توانای آن شهرت جهانی دارند. گرچه در حال حاضر در نواحی مختلف ایران از این نقشه ها استفاده می شود و نقشه ساروقی دیگر در انحصار قالی بافان ساروقی نیست، لیکن در هر جای دیگری نیز که از این نقشه ها استفاده شود، شهرت نقشه های قالی ساروق را به یاد می آورد.استادان بزرگی به کار نقشه کشی قالی ساروق اشتغال داشته اند که آثار ارزشمندی نیز از ایشان به جای مانده است از جمله استاد عیسی بهادری که زمانی ریاست هنرستان فرش اصفهان را برعهده داشت. یکی از آثار برجسته این استاد هنرمند نقشه فرش بشریت است که هنوز هم قالی بافان اراک و ساروق از آن الگو می گیرند.از دیگر استادان قدیمی و صاحب نام و پرکار ساروق می توان از استادان: ابطحی، هوشنگی، چگنی، فرهنگ، سوار آبادی، و برادران تهرانی نام برد.در حال حاضر نیز استادان توانایی چون اسماعیل خان فراهانی، آستانه، حمیدی و ابراهیمی از نقشه کشان اصلی نقشه های ساروق به شمار می روند.نقشه های اصیل ساروقی عبارتند از : نقشه های مرغ و ماهی، مستوفی، پرده ای و گل و بوته. نقشه های دستگاهی، پرده ای، پیچ اروپایی، شاه عباسی، افشان و ترنج با گل و جانور، از جمله نقشه هایی هستند که بعد ها به عنوان الگوی قالی بافان ساروقی قرار گرفتند.یکی از زیباترین جلوه های قالی بافی در ساروق قالیچه های تصویری است. پرویز قبادی در کتاب ارزشمند قالیچه های تصویری ایران به بررسی این نوع قالیچه ها پرداخته است.
قالی بافی و اعتقادات دینی در ساروق
قالی بافی بخشی از زندگی مردم منطقه ساروق است به نحوی که تارهای آن با تار و پود زندگی آنان در هم تنیده شده است و نقش های آن بیانگر نقش های اندیشه، احساس، ذوق، آرزو ها و تمنیات و ارزش های آنان است. در نقش ونگار قالی های این منطقه تاریخ، اقتصاد، هنر و فرهنگ مردم این مرز و بوم متجلی است تا جایی که ساروق بدون قالی هایش کالبدی بی روح و جان است. این صنعت حدود 700 سال است که همچنان در ساروق حفظ شده است.